اسلاید دو رو نگاه کنید خووودااا بچم (اصکی ممنوع)
اسلاید دو رو نگاه کنید خووودااا بچم (اصکی ممنوع)
پارت ۲۵
کوک ویو
تو شرکت بودم که تهیونگ زنگ زد
_ الو ته
& جونگکوک
_ بله
& بالاخره کردم
_ هانا رو کردی؟(لحن شیطانی)
& اونو که خیلی وقته
بابا منظورم اینکه بالاخره انجام دادم
_ چیو
& ازش خاستگاری کردم (ذوق)
_هاااان(تعجب و داد)
&(پوزخند) هع فکر کردی میزارم ازم جلو بزنی موسیو کوک
_ اون چی گفت
& معلومه دیگه
قبول کرد کیه که درخواست کیم تهیونگ رو رد کنه
_ از خود راضی
& هی پسر تو نمیخوای استین بالا بزنی
_ منظور؟
& رابطت با ات
نمیخوای ازش خاستگاری کنی
_ خب نمیدونم ما حتی هنوز به مامان بابا هم نگفتیم
& اوه پسر خیلی از برنامه عقبی
دست بجنبون
_ نمیدونم چیکار کنم ته کمکم کن
& فقط ازش خاستگاری کن
_ بابا دارم میگم هنوز خانوادم خبر ندارن
& از اونجایی که خاله منو خیلی دوست داره من بهش میگم
_خاله منو خیلی دوست داره(ادا در اوردن)
&هی نکنه میخوای کمکت نکنم
_ نه نه نه اصن تو تف من ابشار
& برعکس نگفتی
_ خداحافظ
& هووی پسره... (قطع شد)
ات ویو
امروز هانا زنگ زد و گفت ته ازش خاستگاری کرده
کسخلللل یکم ناز میکردی چرا زود قبول کردی
~ واات
خاک تو سرت بلد نیستی
~ تو خوبی که حتی هنوز به مامان و باباتم راجب رابطتون نگفتی
ببین ات به نفعته قبل از اینکه خودشون بفهمن بهشون بگی اینجوری خیلی بهتره
هانا روم نمیشه
با خودشون میگن هنوز یکسال نشده اومده تو این خونه بعد سریع رفته وارد رابطه
اونم نه با هرکسی
با پسره خودشون
~ بابا خب عشقه دیگه جرم که نیست
....
~ ات
ه هانا
~بله
میخوام فردا بهشون بگم!
بچه ها حالم خوب نیست وگرنه بیشتر مینوشتم
شرایط
۸۵ لایک
۴۰ کامنت
۵۳۰ عضو
پارت ۲۵
کوک ویو
تو شرکت بودم که تهیونگ زنگ زد
_ الو ته
& جونگکوک
_ بله
& بالاخره کردم
_ هانا رو کردی؟(لحن شیطانی)
& اونو که خیلی وقته
بابا منظورم اینکه بالاخره انجام دادم
_ چیو
& ازش خاستگاری کردم (ذوق)
_هاااان(تعجب و داد)
&(پوزخند) هع فکر کردی میزارم ازم جلو بزنی موسیو کوک
_ اون چی گفت
& معلومه دیگه
قبول کرد کیه که درخواست کیم تهیونگ رو رد کنه
_ از خود راضی
& هی پسر تو نمیخوای استین بالا بزنی
_ منظور؟
& رابطت با ات
نمیخوای ازش خاستگاری کنی
_ خب نمیدونم ما حتی هنوز به مامان بابا هم نگفتیم
& اوه پسر خیلی از برنامه عقبی
دست بجنبون
_ نمیدونم چیکار کنم ته کمکم کن
& فقط ازش خاستگاری کن
_ بابا دارم میگم هنوز خانوادم خبر ندارن
& از اونجایی که خاله منو خیلی دوست داره من بهش میگم
_خاله منو خیلی دوست داره(ادا در اوردن)
&هی نکنه میخوای کمکت نکنم
_ نه نه نه اصن تو تف من ابشار
& برعکس نگفتی
_ خداحافظ
& هووی پسره... (قطع شد)
ات ویو
امروز هانا زنگ زد و گفت ته ازش خاستگاری کرده
کسخلللل یکم ناز میکردی چرا زود قبول کردی
~ واات
خاک تو سرت بلد نیستی
~ تو خوبی که حتی هنوز به مامان و باباتم راجب رابطتون نگفتی
ببین ات به نفعته قبل از اینکه خودشون بفهمن بهشون بگی اینجوری خیلی بهتره
هانا روم نمیشه
با خودشون میگن هنوز یکسال نشده اومده تو این خونه بعد سریع رفته وارد رابطه
اونم نه با هرکسی
با پسره خودشون
~ بابا خب عشقه دیگه جرم که نیست
....
~ ات
ه هانا
~بله
میخوام فردا بهشون بگم!
بچه ها حالم خوب نیست وگرنه بیشتر مینوشتم
شرایط
۸۵ لایک
۴۰ کامنت
۵۳۰ عضو
۲۴.۸k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.