ثانیه ثانیه سایه ای غمت را بر وجودم حس می کنم

ثانیه ثانیه سایه ای غمت را بر وجودم حس می کنم.

نمی دانم دلم نوشتن می خواهد اما دگر با نبودت بازی با کلمات را فراموش کرده ام .
می گویند با مرگ عشق قلب همچون گلی سرخ که از شاخه جدا شده شروع بخشکیدن می کند.
وبا هر گلبرکش عشق جاودان خود را همراه باد می کند تا به معشوقش برساند
که جدای از او یعنی مرگ تدریجی همراه رنج ......
ارام جانم من نیز هر روز گلبرکی را با هزاران اشک واهم همراه اخرین بادهای تابستانی می کنم تا بگوییم
میدانم دوستم داشتی وداری
میدانم لحظه نیست که بیاد خنده هایم نباشی
میدانم میدانم میدانم

اما چه کنم عاشقت دلی داشت به اندازه ای پرچم های همان گل کوچک وپربار
کوچک که تحمل دوریت نداشت
پرباراز عشقت

پس ببخشم یگانه جاودانه وتنها عشقم

ببخشم که همچون گلهای نیمه باز که درک صدای باد نمی کند با تو برخورد کردم
ببخشم که عجولانه با هزاران تلنگر تو را در منگنه ای قرار دادم که قلب نازنینت را فشرد
ببخش فقط این را دارم بگوییم
وحتی دراین لحظات هم میدانم فقط وجدانت را خواستی ارام کنی با پا گذاشتن بر قلب مهربانت
واین برایم یعنی اوج عشق
برایت ارزویم خوشی وسعادت است


یگانه نفسم



مجله مانا
(هیرش)
دیدگاه ها (۲)

نمای از شهر بیجار درزمان گذشتهمجله مانا(زانکو)

نمای از شهر بیجار درزمان حالمجله مانا(زانکو)

معماری دوره اشکانیان:پهناوری بسیار شاهنشاهی پارت و گوناگونی ...

یک انفجار اتمی چه مشکلاتی را بوجود می‌آورد ؟1- نور سفید خیره...

دیدار دوباره..[p1]

﴿ برده ﴾۲۶ part برای لحظه ای به سول کرم درونش فعال شد، و با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط