همه تعجب کرده بودن که محمد با این همه شیطنت و شر بودن و
همه تعجب کرده بودن که محمد با این همه شیطنت و شر بودن و کارای خاص خودش که خواص میدونن چیه؛ چی شد که شهید شد!
میگفتن ما که ندیدیم تغییر کنه! چی شد یهو پرواز کرد؟!
یادمه دهه اول محرم که با هم بودیم یه شب ما با رفقامون مهمون اونا شدیم و عزاداری میکردیم
وسط شور بودیم، هر کی تو حال خودش بود؛ دیدم یه سایه ی آشنا پیشم وایساده تو حال خودشه داره مستی میکنه...
یکم دقت کردم دیدم محمد رضاست
ته دلم لرزید...
گفتم عجب حالی داره
دلم لرزید گفتم نکنه شهید بشه؟؟
به خودم گفتم نه بابا این هیچیش نمیشه
تو همین فکرا بودم ته دلم گفتم خدا رحم کنه میترسم شهید بشه با این حالش...
چنان زجه میزد، گریه میکرد که مو به تنم راست شد...
بعد عزاداری تو سر و کله ی هم زدیم، چایی خوردیم و برگشتم؛ ولی تو فکر بودم...
یادمه بهم میگفت: "شهید بشی بنر بزنم برات تو دانشگاه، بشم رفیق شهید"
الان میگم کجایی داداش! که جامون عوض شده...
خوش به حال تو و بد به حال من...
🔺 نقل از دوست #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شب_جمعه
#یادت_کردیم
#یادمون_باش...
@Shahid_Dehghan
میگفتن ما که ندیدیم تغییر کنه! چی شد یهو پرواز کرد؟!
یادمه دهه اول محرم که با هم بودیم یه شب ما با رفقامون مهمون اونا شدیم و عزاداری میکردیم
وسط شور بودیم، هر کی تو حال خودش بود؛ دیدم یه سایه ی آشنا پیشم وایساده تو حال خودشه داره مستی میکنه...
یکم دقت کردم دیدم محمد رضاست
ته دلم لرزید...
گفتم عجب حالی داره
دلم لرزید گفتم نکنه شهید بشه؟؟
به خودم گفتم نه بابا این هیچیش نمیشه
تو همین فکرا بودم ته دلم گفتم خدا رحم کنه میترسم شهید بشه با این حالش...
چنان زجه میزد، گریه میکرد که مو به تنم راست شد...
بعد عزاداری تو سر و کله ی هم زدیم، چایی خوردیم و برگشتم؛ ولی تو فکر بودم...
یادمه بهم میگفت: "شهید بشی بنر بزنم برات تو دانشگاه، بشم رفیق شهید"
الان میگم کجایی داداش! که جامون عوض شده...
خوش به حال تو و بد به حال من...
🔺 نقل از دوست #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شب_جمعه
#یادت_کردیم
#یادمون_باش...
@Shahid_Dehghan
۱.۸k
۰۷ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.