امشب تمام گذشته ام را ورق زدم

امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :

پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی افسرده ،

خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن .... چیزی نیافتم .

نفرین به بودن وقتی با درد همراه است
#نفس بانو
دیدگاه ها (۱)

فراموشی وجود ندارد.ما فقط یاد می‌گیریم با زخم‌ها زندگی کنیم،...

"پاکسازی نفرین"هانول دستانش را روی سینه ی میهو گذاشت. نور خا...

"نبرد مبعد فرشتگان قدیمی" داخل معبد، تاریکی مطلق بود، فقط چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط