من روزگار غربتم را دوست دارم

من روزگار غربتم را دوست دارم
این حس و حال و حالتم را دوست دارم

یک عکس کوچک توی جیبِ کیفِ پولم
تنها ترین هم صحبتم را دوست دارم

بر عکس آدم های دل بسته به دنیا
هر تیک و تاکِ ساعتم را دوست دارم

امشب دوباره خاطرت مهمان من بود
مهمانی بی دعوتم را دوست دارم

هر چند باعث می شود هر شب ببارم
اما دل کم طاقتم را دوست دارم

عادت شده این گریه های بی تو ، هرچند
می خندی امّا عادتم را دوست دارم


#سید تقی سیدی
دیدگاه ها (۱)

سوختن با آتش است و عشق با دیوانگیعشق بر هر دل که زد آتش چو م...

ﻣﻦ ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻢﻭ ﺗﻮ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺗﺮﯾﻦ ﺣﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺧ...

با عشق تقدیم دوستان ویسگونیم 😍👌🏻

خودش میدونه کیه؟اووووففف 😉😍🙈

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط