دگر از قافیه افتاد

دگر از قافیه افتاد
غزلهای دلم/
و شکست از غم غربت قد و بالای دلمدل من
گوشه نشین گذر چشم تو بود/
گذر از کوچه ی دیگر نکند پای دلم
دیدگاه ها (۳)

وقت رفتن گشته...ساکتمعشقم مرا پرحرف کن!!!راه خندان کردنم راک...

گاهگاهی دل من میگیرد،بیشتر وقته غروب،آن زمانی که خدا نیز پر ...

هـوا ابــری انگـــور است و می بارد شراب امشب نسیم مست میشنگد...

سهم من از با تو بودن شکستن بود ، از قلبت به من کوله باری از ...

دستم بگیر نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام از خود مران مرا که...

🌱🍒پیکر تراش پیرم و با تیشه ی خیالیک شب تو را ز مرمر شعر آفری...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط