وقت رفتن گشتهساکتم

وقت رفتن گشته...ساکتم
عشقم مرا پرحرف کن!!!راه خندان کردنم راکشف کن
عمق احساسم به روییدن کم است..مثل چشمان خود آن را ژرف کن
روسیاهم..آفتاب داغ عشق چهره ام را آب همچون برف کن
چشمه ی جوشان عشقم تشنه ام''''دستهایم رابگیروظرف کن
سفره ی قلبم پراست ازسیب سرخ میهمانم شو از آنها صرف کن...
وقت رفتن گشته میترسم کمی...فعل ماندن را برایم صرف کن.
دیدگاه ها (۳)

گاهگاهی دل من میگیرد،بیشتر وقته غروب،آن زمانی که خدا نیز پر ...

منو حالا نوازش کنکه این فرصت نره از دستشاید این آخرین بارهکه...

دگر از قافیه افتاد غزلهای دلم/و شکست از غم غربت قد و بالای ...

هـوا ابــری انگـــور است و می بارد شراب امشب نسیم مست میشنگد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط