مستانه پاشید اسب سیاهی

مستانه پاشید اسب سیاهی
در پنجه ی نور یالی رها را …
طاووس دشتی آهوی کوهی
باور نداری این مُدعا را…
من ببر صبرم تا لمس دستت
سیری نباشد این اشتها را …
بر صورتت به از گردنت آه
عرضی بلندیم در طول کوتاه
پیری نباشد اندام ما را
آسوده طی کن اندازه ها را
بر صورتت به از گردنت آه
عرضی بلندیم در طول کوتاه
پیری نباشد اندام ما را
آسوده طی کن اندازه ها را …

آلوده تر کن محراب ما را
پروا نمانده این بینوا را
غلتی غزل شو هم صحبتم شو
سیلاب نابم آرایه ها را
من ببر صبرم تا لمس دستت
سیری نباشد این اشتها را
بر صورتت به از گردنت آه
عرضی بلندیم در طول کوتاه
پیری نباشد اندام ما را
آسوده طی کن اندازه ها را …
بر صورتت به از گردنت آه

#شهاب_جعفرنژاد
دیدگاه ها (۱)

قابل توجه خانم های ویسگون بهشت 8 تا در داره یکی از اون درها...

ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺘﻘﺎﺿﯿﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﻟﺘﯽ:ﻣﺘﻮﻟﺪﯾﻦ 1360 ...

پشت رُل ساعت حدوداً پنج شاید پنج و نیم داشتم یک عصر برمی گشت...

پاییز می رسد که مرا مبتلا کندبا رنگ های تازه مرا آشنا کنداو ...

وقتی حشر////ی میشه

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط