در معرض مرگم

در معرض مرگم

امداد نجات دل من را تو خبر کن
از هرچه که پیش آمده یکباره گذر کن

توفان نکن ای عشق، که در معرض مرگم
از کشتن ما بار دگر صرف نظر کن

دل فکر خطر را که به بازیچه گرفتی
عقلم خفه شو، هیس...کمی فکر خطر کن

نوح از تو چه پنهان که ز تو خیر ندیدم
از کشتی وامانده ات این بار حذر کن

این لحظه همان لحظه کافر شدنم هست
کافر شدگان را تو خدا...گاه نظر کن

کشتی که نه نا دارد و نه هیچ خدایی
از بیم خطر تا به خود مرگ، سفر کن

#حسین_حیدری"رهگذر"

۱۳۹۶/۱۱/۱۳
دیدگاه ها (۱)

ویرانه شدم تا که تو آباد شوی...!گاهی نظری ...

شلیکبه سرم می زند این بار، خودم را بکُشمحسرت دیدنِ خود را به...

فکر توامبا همه قساوتم، اهل خطر نبوده امخوب تر از تو بوده است...

سرطانآرزو بود که من کل جهانت بشومهمه جا با تو روم، بسته به ج...

{سناریوی شماره ۸} || پارت سی‌ پنجم||نام سناریو: 《 قلبی از سن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط