هر روز

هر روز...
انرژی زیادی صرف می کنم
تا باورم نشود رفته ای...
*
مثلا هر روز...
رو به آینه می ایستم
رژ قرمز میزنم
تا پر رنگ تر ببوسمت...
لبخند هایم را گول می زنم
و وقتی نگاهم، به جای خالی دست هایت
روی شانه هایم می افتد
بغض هایم را تهدید میکنم
که اگر بشکنند
دیگر هیچوقت بر نمیگردی...
هر روز...
کفش هایم را میپوشم...
و به خودم قول میدهم امروز تورا. ببینم!
*
هرشب...
به تو شب بخیر میگویم
و تظاهر میکنم....
سرباز برنگشته ی جنگی هستی
که هنوز تمام نشده!
که دوستم داری...
که جیب سمت چپ سینه ات
عکس کوچکم را بغل کرده است...
بعد باور هایم را میگذارم زیر بالشم
غلت میزنم تا گریه هایم را نشنوی...
*
به کسی نگو مخاطب شعر های غمگین من تویی!
شرم دارم زنی بفهمد
مرا در آغوش گرفته ای و...
عاشقم نشدی!
دیدگاه ها (۱)

دردِ هجوم یک اتفاق خودش را می‌‌پیچاند به پهلوهایم .نمی‌ خواه...

+تاحالا قـتل ڪردے ؟-نـہ مگـہ بچـہ بازیـہ +ولـے مـن قاتلــم -...

" مضحک ترین مرگ ِ تاریخ بشریت "خبر ِ مرگ ِدختریستکه در روزنا...

۩ اینـ روزها تلـ...ـخمـ دستـ برداشتهـ امـ از توجــهـ بی وقفه...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

صحنه پارت دهم

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط