مادرم میگفت

مادرم میگفت:
پروانه ی محبتت را
به تار عنکبوتی بینداز که سیرنباشد...
محبتت را به خانه ی دلی بنشان که خیال بیرون شدن ندارد...

https://www.cloob.com/lovableclub
دیدگاه ها (۵)

هر اتفاق زندگی . . .مثل یکی از بادکنکای رنگیه . . .ممکنه توی...

مثل تو نرگسم...😞@narges6800

بعضی وقت ها گذشت کنیدو قدر لحظه های خوبتان را بدانیددر بدتری...

زندگی نمایشی است که هیچ تمرینی برای آن وجود ندارد.پس آواز بخ...

روزی روزگاری در جنگلی بزرگ. یک لاکپشتی به اسم لاکی خوابالو ب...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

پارت ²⁵: توهم حس میکنی؟ (ساعت ۱۳)(خانه جیمز) خونه توی سکوت غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط