استاد جذاب من

استاد جذاب من

p1

سن کوک: 29
ا.ت: 18


ا.ت
صبح با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم ساعت 5:15 سرمو تو بالشت فرو بردم و نفس عمیقی کشیدم محکم زدمش بیرون آلارمو خاموش کردم و به سمت دستشویی رفتم مارای لازمو انجام دادم و بعدش ی ورزش کردم ۱٠ مینی و بعد به سمت حموم رفتم ی دوش ۲٠ مینی گرفتم و روتین پوستیمو انجام دادم بعدش رفتم ی صبحونه مفصل خوردم ی دوره از درسا امروز ورزش تاریخ و شیمی داشتیم که هر سه تاشو استاد جئون*معلم ورزش* قرار بود انجام بده چون دو معلم دیگه مرخصی گرفته بودن
*ا.ت تو مدرسه حرف اولو میزنه خیلی باهوشه و بخاطر زیباییش هنه ی پسرا روش کراشن*
....


کوک
کاملا اماده حرکت بود که به مدرسه راه بیوفتم برای بار اخر خودمو تو آیینه نگاه کردم و بعدش رفتم سوار ماشینم شدم و حرمت کردم به سمت مدرسه
...


ا.ت
بالاخره همه ی کارام تموم شد ی نگاهیی به ساعت کردم ۶:۱۵ بود سریع ی لیوان آب خوردم و به سمت مدرسه حرکت کردم

*داخل مدرسه*

..

کوک
وارد مدرسه شدم و به سمت اتاق مدیرا حرکت کردم انروز قرار بود ازمون شیمی بگیرم رفتم سوالا رو گرفتم و به سما کلاس حرکت کردم
...


ا.ت
به مدرسه رسیدم و بدو بدو رفتم تو کلاس و....
دیدگاه ها (۱۳)

استاد جذاب من p2و بعد سریع رفتم سر جام نشستم و با بچه حرف می...

استاد جذاب منp3ا.تاونقدری صورتش نزدیکم بود که ضربان قبلشو می...

استاد جذاب من✨معرفی فیکا.تی دختر خیلییی کیوت و باهوش تو مدرس...

زیباهام قراره ی فیک جدید بنویسم اسمش هست استاد جذاب من نظرت...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۹ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط