p2
p2
+اما و اگر نداریم( جدی)
*ب... باشهه( با بغض )
+ازم میترسی( پوزخند )
ات ویو
یهو کله خریم عود کرد و بهش گفتم
*از تو( خنده)
+خَندَمکنی؟
🤣🤣
*چشم غره
🤣+
*آشغااال کالج دیر شد
+کالج؟ مگه قراره بریم کالج
*چ.. چ. ی!
+نترس بیبی
*ویو
حقیقتا استرس گرفتم
+ویو
خب من از دشمن بابای ات پول گرفتم تا ات و بدم بهشون
ولی من به ات علاقه داشتمو خب نمی خواستم این کارو بکنم پس ات رو داشتم میبردم عمارت خودم
حداقل اونجا در امانِ
#بی تی اس
#فیکیشن
#فیک اسمات
#شوگا
#یونگی
+اما و اگر نداریم( جدی)
*ب... باشهه( با بغض )
+ازم میترسی( پوزخند )
ات ویو
یهو کله خریم عود کرد و بهش گفتم
*از تو( خنده)
+خَندَمکنی؟
🤣🤣
*چشم غره
🤣+
*آشغااال کالج دیر شد
+کالج؟ مگه قراره بریم کالج
*چ.. چ. ی!
+نترس بیبی
*ویو
حقیقتا استرس گرفتم
+ویو
خب من از دشمن بابای ات پول گرفتم تا ات و بدم بهشون
ولی من به ات علاقه داشتمو خب نمی خواستم این کارو بکنم پس ات رو داشتم میبردم عمارت خودم
حداقل اونجا در امانِ
#بی تی اس
#فیکیشن
#فیک اسمات
#شوگا
#یونگی
۶.۶k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.