تورسیدیکهیکیشاعریاشگلبکند

#تو_رسیدی_که_یکی_شاعری_اش_گل_بکند
چشمه ای خشک از این معجزه قل قل بکند

فوران کردن من هیچ، دماوند هم آه
روبروی تو بعید است تحمل بکند

باش در هیات آیینه و بگذار جهان
روزی از دیدن تصویر خودش هل بکند

اخم هایت خفه ام می کند ای کاش یکی
گره ی بین دو ابروی تو را شل بکند

آبشاری ست نماد منِ افتاده که عشق
عظمت می دهدش هرچه تنزل بکند

خوبی اندازه ی انبوه بدی های زمان
که زمین در خودش احساس تعادل بکند...
دیدگاه ها (۲)

#به_خواب_مخمل_زلفت_کشیدم_دست_و_دانستمکه شب از شش جهت خوب است...

#میل_دارم_که_ببوسم_رخ_همچون_قمرت_رابِمَکَم با لب خود آن لب ه...

🍃

#يک‌ذهنم‌و‌صد‌خيال‌مشغول‌تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط