تو رسیدی که یکی شاعری اش گل بکند
#تو_رسیدی_که_یکی_شاعری_اش_گل_بکند
چشمه ای خشک از این معجزه قل قل بکند
فوران کردن من هیچ، دماوند هم آه
روبروی تو بعید است تحمل بکند
باش در هیات آیینه و بگذار جهان
روزی از دیدن تصویر خودش هل بکند
اخم هایت خفه ام می کند ای کاش یکی
گره ی بین دو ابروی تو را شل بکند
آبشاری ست نماد منِ افتاده که عشق
عظمت می دهدش هرچه تنزل بکند
خوبی اندازه ی انبوه بدی های زمان
که زمین در خودش احساس تعادل بکند...
چشمه ای خشک از این معجزه قل قل بکند
فوران کردن من هیچ، دماوند هم آه
روبروی تو بعید است تحمل بکند
باش در هیات آیینه و بگذار جهان
روزی از دیدن تصویر خودش هل بکند
اخم هایت خفه ام می کند ای کاش یکی
گره ی بین دو ابروی تو را شل بکند
آبشاری ست نماد منِ افتاده که عشق
عظمت می دهدش هرچه تنزل بکند
خوبی اندازه ی انبوه بدی های زمان
که زمین در خودش احساس تعادل بکند...
۱۴.۵k
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.