سلامتیه پسری که شب عروسی عشقش رفت دم درتالار نشست
سلامتیه پسری که شب عروسی عشقش رفت دم درتالار نشست
اماعروسی روبهم نریخت صبرکردتا"عروس"بیادبیرون
"عروس"اومد.همه بهش هدیه میدادن
پسر هم رفت هدیشو داد
"عروس "گفت این چیه؟
پسرگفت:
این همون قرآنیه که بهش قسم خوردی مال من باشی.
اماعروسی روبهم نریخت صبرکردتا"عروس"بیادبیرون
"عروس"اومد.همه بهش هدیه میدادن
پسر هم رفت هدیشو داد
"عروس "گفت این چیه؟
پسرگفت:
این همون قرآنیه که بهش قسم خوردی مال من باشی.
۲.۰k
۲۱ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.