اگر آواز میخوانی

اگر آواز میخوانی

بخوان آواز غمگین یتیمان را

که همچون طوطی بی نغمه خاموشند

وبر سرهایشان چتر محبت سایه ا فکن نیست

بدلها راهشان بسته است

زخاطر ها فراموشند

مخوان آواز ای دختر!

صدای نغمه ی مستانه ات را در گلو بشکن

پسر آواز عشق انگیز را بس کن

سرود لحظه های کامیابی را به دور افکن

تو ای دختر که شور نغمه از لبهات لبریز است

برای نغمه هایت فکر دیگر کن

تو ای مرد جوان کز کام ها در سینه ات بانگی طر بخیز است

سرود قرن را سر کن

بخوان اواز اما همره بانگ دلاویزت

بگوش ما رسان شب ناله های بینوایان را

صدای دردمندان بلاکش را

نوای مبتلایان را

مخوان آواز عشق انگیز ای دختر!

اگر اواز میخوانی

بخوان اواز دردانگیز آن مرد نگون بختی

که شب با دست خالی میکند اهنگ کاشانه

و با شرمی غم الوده

به جای نان به پای کودکانش اشک میریزد

وغمگین کودکان او

بگردش در تضرع چون کبوترهای بی دانه...

تو ای دختر !برای نغمه هایت فکر دیگر کن

سرود قرن را سر کن...

مهــــدی سهـــــیلی*
دیدگاه ها (۱)

هزارسال برآیدهمان نخستینی ...سعدی بزرگ*

نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاستمرا افکنده در تنگی که نام...

امشب برایم آهنگ صدایتموسیقیِ کلامتتپش های قلبت را بنواز .......

در این شبِ ‎پوشیده از برگِ گلِ کوکب...‎دلم دیوانه بودن ‎با ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط