بچه ها میخوام رمان بنویسم (هنوز اسم نداره)
خب..... از ژانرش شروع میکنیم
ژانر:درام و نسبتا عاشقانه
وضعیت:تقریبا واقعی
اسم ها: ایرانی
بریم شخصیتارو معرفی کنیم:
الینا:شخصیت اصلی_در شروع رمان هفتمه_برادر دوسال بزرگتر داره_مدرسه فرزانگان_نسبتا درسخون_رنگ موهاش قهوه ای تیره _رنگ چشماش مشکی
امیر رضا:برادر بزرگتر الینا
مریم:دختر دایی مادر الینا(بهترین دوست فامیلی الینا)
دایی یوسف: دایی مادر الینا که در شروع داستان میمیره و داستان با خبر مرگ اون شروع میشه.
سعید:یکی از نوه های پسری دایی یوسف
وحید: برادر دوقلوی سعید
امیر:برادر بزگتر وحید و سعید
بیتا:مادر سعید
علی:پسر دختر عموی سعید
لیلا:دختر دایی یوسف و عمه های وحید و سعید و امیر
پانیذ: همسرویسی سابق الینا
سما:دوست صمیمی پانیذ
نازنین زهرا:دوست صمیمی الینا در اواخر سال تحصیلی
ژانر:درام و نسبتا عاشقانه
وضعیت:تقریبا واقعی
اسم ها: ایرانی
بریم شخصیتارو معرفی کنیم:
الینا:شخصیت اصلی_در شروع رمان هفتمه_برادر دوسال بزرگتر داره_مدرسه فرزانگان_نسبتا درسخون_رنگ موهاش قهوه ای تیره _رنگ چشماش مشکی
امیر رضا:برادر بزرگتر الینا
مریم:دختر دایی مادر الینا(بهترین دوست فامیلی الینا)
دایی یوسف: دایی مادر الینا که در شروع داستان میمیره و داستان با خبر مرگ اون شروع میشه.
سعید:یکی از نوه های پسری دایی یوسف
وحید: برادر دوقلوی سعید
امیر:برادر بزگتر وحید و سعید
بیتا:مادر سعید
علی:پسر دختر عموی سعید
لیلا:دختر دایی یوسف و عمه های وحید و سعید و امیر
پانیذ: همسرویسی سابق الینا
سما:دوست صمیمی پانیذ
نازنین زهرا:دوست صمیمی الینا در اواخر سال تحصیلی
- ۷۴۰
- ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط