به آرومی پایین اومد
به آرومی پایین اومد
قطره اشکی که از شبِ قبل گوشه ی چشمش جا خشک کرده بود
چقدر حرفِ نگفته داشت
چقدر زخمی و پردرد بود
سوزِ پاییز بود و دلگرمی راهشو پیدا نمیکرد
امان از این بی مهری ها که خیلی آسون میاد و راه رفتن رو پیدا نمیکنه
ذرّه ذرّه توی وجودت میشینه و تو رو وسط یه پاییزِ پر درد تنها میذاره
دیگه انتهای راه مهم نیست
قدم های محکمت رو بردار
اینجا تکیه گاهی نیست که نیست که نیست....
🍂 🍂 🍂
قطره اشکی که از شبِ قبل گوشه ی چشمش جا خشک کرده بود
چقدر حرفِ نگفته داشت
چقدر زخمی و پردرد بود
سوزِ پاییز بود و دلگرمی راهشو پیدا نمیکرد
امان از این بی مهری ها که خیلی آسون میاد و راه رفتن رو پیدا نمیکنه
ذرّه ذرّه توی وجودت میشینه و تو رو وسط یه پاییزِ پر درد تنها میذاره
دیگه انتهای راه مهم نیست
قدم های محکمت رو بردار
اینجا تکیه گاهی نیست که نیست که نیست....
🍂 🍂 🍂
۹۲۵
۲۱ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.