آه و افسوس من از رفتن تو نیست بدان
آه و افسوس من از رفتن تو نیست بدان
بغض نم دار من از دوری تو نیست بدان
این همه لاف زدی بی تو نمانم یک روز
سالها میگذرد بی منو ماندی تو، بدان
نیک سخن گفتی و احساس مرا گریاندی
آخ از آن پس تو شکستی همه احساس بدان
گفته هایت همه از حال دل زارم بود
وای از این دل که گرفتار تو افتاد بدان
راز دل با تو بگفتم که سبکبال شوم
بال سنگین بشکست خار زمانم، تو بدان
مدتی بر همه اعمال خودم نیک تامل کردم
ردپای گنه آخر به خودم رفت بدان
آه و نفرین نکنم گرچه دلم آشوب است
باخته ام عاقبت کار من این است بدان
بهترین رازنگهدار منی یار منی ای خالق
حال عارف همه از غفلت خویش است بدان
بغض نم دار من از دوری تو نیست بدان
این همه لاف زدی بی تو نمانم یک روز
سالها میگذرد بی منو ماندی تو، بدان
نیک سخن گفتی و احساس مرا گریاندی
آخ از آن پس تو شکستی همه احساس بدان
گفته هایت همه از حال دل زارم بود
وای از این دل که گرفتار تو افتاد بدان
راز دل با تو بگفتم که سبکبال شوم
بال سنگین بشکست خار زمانم، تو بدان
مدتی بر همه اعمال خودم نیک تامل کردم
ردپای گنه آخر به خودم رفت بدان
آه و نفرین نکنم گرچه دلم آشوب است
باخته ام عاقبت کار من این است بدان
بهترین رازنگهدار منی یار منی ای خالق
حال عارف همه از غفلت خویش است بدان
- ۴۶۸
- ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط