پسر کوچولوی من
پسر کوچولوی من
پارت : ۹
ویو ته :
چند روز از تصادف کوک میگذره و منم شرکتو مدیریت میکنم و کوک هنوزم بیمارستان بستریه
داشتم از دفترم میرفتم بیرون که یهو دیدم سوجین داره با لوسی حرف میزنه رفتم یجا که نبینتم
سوجین : افرین دختر کارت خوب بود
لوسی : اگه واقعا میمرد خودم میکشتمت ( عصبانی )
سوجین : حالا که چیزیش نشده سگ جونه
لوسی : دل تهیونگو بدست اوردی ؟
سوجین : نع لعنت به کوک
لوسی : جدی ؟
سوجین : اره
سوجین : راستی ی نقشه دیگه دارم براشون که کوک بمیره
لوسی : چه نقشه ای ؟
سوجین : زنگ میزنم میگم فعلا دیرم شده بای
لوسی : بای
هه پس دستتو تو ی کاسس ( چشاش کاسه خون )
سریع رفتم دفتر زنگ زدم به جین
ته : الو
جین : بح بحح تهیونگ خان
ته : فعلا حوصله ندارم میتونی گوشی ینفرو برام هک کنی ؟
( جین هکر هستش و تو باند مافیا ته هست با بقیه اعضا هم اشنا میشین )
جین : اسمش چیه
ته : سوجین شمارشم .......( مثلا گفت )
جین : اوک
ته : بیا شرکت ببینم چی به چیه
جین : اوک
تا موقعی که اون بیاد ی چایی درست کردم و قرص خواب و تحریک کننده ریختم توش رفتم دادم به خدمتکار بره بهش بده
بعد چن دقیقه بیهوش شد بلندش کردم بردمش اتاق شکنجه کسی تابه حال ندیدتش دستاشو بستم باهاشم بستم
۱ ساعت بعد :
لوسی : عاحح کجام
ته : بح بحح
لوسی : تو کی اینجا کجاس ؟ تاریکه نمیتونم ببینم
ته : بهتر نبین
سینشو تو دستم گرفتم فشار دادم
لوسی : عاااااححححح ول کننن ( داد )
ته : صداتو برا من نبر بالا ( داد )
بهش شلاق زدم که همون اول گریش در اومد
لوسی : اخه من چیکار کردم مگه ؟ ( گریه )
ته : با ماشین میزنی به کوک ؟
لوسی : ر...رئیس ؟ ( تعجب )
ایندفعه به کمرش شلاغ زدم که گریش بیشتر شد
ته : این تازه اولشه
لوسی : م...منظورت چ...چیه
ته : بهتره با پردت خدافظی کنی
لوسی : ....
~~~~~~~~~~~~~~~~~
خوب بود ؟
شرایط :
لایک : ۸
کامنت : ۱۳
پارت : ۹
ویو ته :
چند روز از تصادف کوک میگذره و منم شرکتو مدیریت میکنم و کوک هنوزم بیمارستان بستریه
داشتم از دفترم میرفتم بیرون که یهو دیدم سوجین داره با لوسی حرف میزنه رفتم یجا که نبینتم
سوجین : افرین دختر کارت خوب بود
لوسی : اگه واقعا میمرد خودم میکشتمت ( عصبانی )
سوجین : حالا که چیزیش نشده سگ جونه
لوسی : دل تهیونگو بدست اوردی ؟
سوجین : نع لعنت به کوک
لوسی : جدی ؟
سوجین : اره
سوجین : راستی ی نقشه دیگه دارم براشون که کوک بمیره
لوسی : چه نقشه ای ؟
سوجین : زنگ میزنم میگم فعلا دیرم شده بای
لوسی : بای
هه پس دستتو تو ی کاسس ( چشاش کاسه خون )
سریع رفتم دفتر زنگ زدم به جین
ته : الو
جین : بح بحح تهیونگ خان
ته : فعلا حوصله ندارم میتونی گوشی ینفرو برام هک کنی ؟
( جین هکر هستش و تو باند مافیا ته هست با بقیه اعضا هم اشنا میشین )
جین : اسمش چیه
ته : سوجین شمارشم .......( مثلا گفت )
جین : اوک
ته : بیا شرکت ببینم چی به چیه
جین : اوک
تا موقعی که اون بیاد ی چایی درست کردم و قرص خواب و تحریک کننده ریختم توش رفتم دادم به خدمتکار بره بهش بده
بعد چن دقیقه بیهوش شد بلندش کردم بردمش اتاق شکنجه کسی تابه حال ندیدتش دستاشو بستم باهاشم بستم
۱ ساعت بعد :
لوسی : عاحح کجام
ته : بح بحح
لوسی : تو کی اینجا کجاس ؟ تاریکه نمیتونم ببینم
ته : بهتر نبین
سینشو تو دستم گرفتم فشار دادم
لوسی : عاااااححححح ول کننن ( داد )
ته : صداتو برا من نبر بالا ( داد )
بهش شلاق زدم که همون اول گریش در اومد
لوسی : اخه من چیکار کردم مگه ؟ ( گریه )
ته : با ماشین میزنی به کوک ؟
لوسی : ر...رئیس ؟ ( تعجب )
ایندفعه به کمرش شلاغ زدم که گریش بیشتر شد
ته : این تازه اولشه
لوسی : م...منظورت چ...چیه
ته : بهتره با پردت خدافظی کنی
لوسی : ....
~~~~~~~~~~~~~~~~~
خوب بود ؟
شرایط :
لایک : ۸
کامنت : ۱۳
- ۸.۸k
- ۰۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط