نگهبان دریا
نگهبان دریا
پارت پونزدهم
ویو ا.ت
رفتم داخل هتل که...
شوگا گفت
@هی ا.ت کجا رفتی ؟!
+وسایل رو جمع کنید بریم
#یوجین: کجا؟!
+حالا بیاید بریم تو راه میگم
با پسرا وسایل رو جمع کردیم و پول رو حساب کردم و رفتیم تو راه همه رو تعریف کردم
که رسیدیم به عمارت تهیونگ
#واوو
زنگ در رو زدم و رفتیم داخل
&سلامم ا.ت جونم
+نیومده پسر خاله شدی
&😁خب دیگه همیشه همینه
+@#😂
@سلام من مین یونگی هستم میتونی برا راحتی شوگا صدام کنی
#منم کیم یوجین هستم
&من کیم تهیونگ هستم برا راحتی ته صدام کنید ...
ا.ت یوجین که گفتی ایشون هستند ؟!
+آره تهیونگا
&خب ا.ت تمام قضیه رو تعریف کرده منم بهتون کمک میکنم تا هم اون آقا پسر هم اون دختر رو پیدا کنید
@دختره رو یکم پیدا کردیم تو تیمارستان هست ولی نمیتونیم بیاریمش یا ببینمش
&خب من زیاد اعتبار دارم از تو تیمارستان درش میارم
#ممنون
&فقط مشخصات رو بگید فردا صبح خونه هست
+اسم الانش جیا هست جانگ جیا بیست و چهار سالش هست
&اسم الانش؟!
+آره قبلا اسمش جنی بوده و ...
(تعریف کردن کل ماجرا جنی )
&اوکیه خب ببنید ا.ت اتاقت طبقه بالا در مشکی چرمه هست اتاق سمت چپ مال منه اتاق روبرو برا شوگا هیونگ و یوجین تو میخوای با ا.ت بخوابی ؟!
#بخوابم؟!
&من دارم از تو میپرسم
#آممم نه خب ما که فقط نوشتنی با همیم برا همین نه
&خب پس اتاق رو برو اتاق من هم برا تو
#@+:ممنون &خواهش میکنم
رفتیم وسایل رو داخل اتاق گذاشتیم و رفتیم پایین ته شام درست کرده بود
ویو جیهوپ
امروز یه دختره رو دیدم که شبیه ا.ت بود و رفت سر میز تهیونگ و اون یکی دوستش من اون پسره یه چند روزی قرار بود اسم هامون رو بنا به دلایلی عوض کنیم تصمیم گرفتم برم خونه تهیونگ
حاظر شدم و به سمت خونه تهیونگ حرکت کردم
ویو ا.ت داشتیم غذا میخوردیم و حرف میزدیم
&خب من به چند نفر گفتم برن جیا رو بیارن
+ممنون ولی ...ببینم تهیونگ تو چه شغلی داری ؟!
&من؟! ...خب میدونی من بیزینس منم و همچنین یه شرکت طراحی لباس دارم
+هومم اون پسره که پیشت بود ...هوسوک اون...
&اون اسمش سوهیون هست
+پس چرا گفتم جانگ هوسوک برگشت ؟!
&خب اون چند روزی اسمش رو با یه نفر دیگه عوض کرده
+یه نفر دیگه؟! ...میشناسید اون فرد رو ؟!
&آره خب اون دوست من هست و نگهبان دریا
+نگهبان دریا ؟!(تعجب زده)
&آره اون تو برج های نگهبانی وسط دریا هست هر یه ماه به یه ماه میره
@یعنی یه ماه میره یه ماه نمیره ؟!
&آره
+الان رفته ؟!
&نه پنج روز دیگه باید بره
+آها
داشتیم حرف میزدیم که ...
شرایط:
ده تا کامنت
بیست تا لایک
نظر یادت نره رفیق!!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
پارت پونزدهم
ویو ا.ت
رفتم داخل هتل که...
شوگا گفت
@هی ا.ت کجا رفتی ؟!
+وسایل رو جمع کنید بریم
#یوجین: کجا؟!
+حالا بیاید بریم تو راه میگم
با پسرا وسایل رو جمع کردیم و پول رو حساب کردم و رفتیم تو راه همه رو تعریف کردم
که رسیدیم به عمارت تهیونگ
#واوو
زنگ در رو زدم و رفتیم داخل
&سلامم ا.ت جونم
+نیومده پسر خاله شدی
&😁خب دیگه همیشه همینه
+@#😂
@سلام من مین یونگی هستم میتونی برا راحتی شوگا صدام کنی
#منم کیم یوجین هستم
&من کیم تهیونگ هستم برا راحتی ته صدام کنید ...
ا.ت یوجین که گفتی ایشون هستند ؟!
+آره تهیونگا
&خب ا.ت تمام قضیه رو تعریف کرده منم بهتون کمک میکنم تا هم اون آقا پسر هم اون دختر رو پیدا کنید
@دختره رو یکم پیدا کردیم تو تیمارستان هست ولی نمیتونیم بیاریمش یا ببینمش
&خب من زیاد اعتبار دارم از تو تیمارستان درش میارم
#ممنون
&فقط مشخصات رو بگید فردا صبح خونه هست
+اسم الانش جیا هست جانگ جیا بیست و چهار سالش هست
&اسم الانش؟!
+آره قبلا اسمش جنی بوده و ...
(تعریف کردن کل ماجرا جنی )
&اوکیه خب ببنید ا.ت اتاقت طبقه بالا در مشکی چرمه هست اتاق سمت چپ مال منه اتاق روبرو برا شوگا هیونگ و یوجین تو میخوای با ا.ت بخوابی ؟!
#بخوابم؟!
&من دارم از تو میپرسم
#آممم نه خب ما که فقط نوشتنی با همیم برا همین نه
&خب پس اتاق رو برو اتاق من هم برا تو
#@+:ممنون &خواهش میکنم
رفتیم وسایل رو داخل اتاق گذاشتیم و رفتیم پایین ته شام درست کرده بود
ویو جیهوپ
امروز یه دختره رو دیدم که شبیه ا.ت بود و رفت سر میز تهیونگ و اون یکی دوستش من اون پسره یه چند روزی قرار بود اسم هامون رو بنا به دلایلی عوض کنیم تصمیم گرفتم برم خونه تهیونگ
حاظر شدم و به سمت خونه تهیونگ حرکت کردم
ویو ا.ت داشتیم غذا میخوردیم و حرف میزدیم
&خب من به چند نفر گفتم برن جیا رو بیارن
+ممنون ولی ...ببینم تهیونگ تو چه شغلی داری ؟!
&من؟! ...خب میدونی من بیزینس منم و همچنین یه شرکت طراحی لباس دارم
+هومم اون پسره که پیشت بود ...هوسوک اون...
&اون اسمش سوهیون هست
+پس چرا گفتم جانگ هوسوک برگشت ؟!
&خب اون چند روزی اسمش رو با یه نفر دیگه عوض کرده
+یه نفر دیگه؟! ...میشناسید اون فرد رو ؟!
&آره خب اون دوست من هست و نگهبان دریا
+نگهبان دریا ؟!(تعجب زده)
&آره اون تو برج های نگهبانی وسط دریا هست هر یه ماه به یه ماه میره
@یعنی یه ماه میره یه ماه نمیره ؟!
&آره
+الان رفته ؟!
&نه پنج روز دیگه باید بره
+آها
داشتیم حرف میزدیم که ...
شرایط:
ده تا کامنت
بیست تا لایک
نظر یادت نره رفیق!!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
۲.۱k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.