کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم، یکایک زرد می شد،
آفتاب دیدگانم سرد می شد،
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم،
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم…
دیدگاه ها (۱)

ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ؟!♡♥ دﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪه

ﭘﺸﻴﻤﻮﻧﻢ...

+ اگر فراموش نشد چی ؟!این روزا فراموشی بی معنیه .. می دونی ه...

ﻣﻦ و ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﻴﻨﻤﻮﻥ ♥ ﻓﺪﺍﺕ ﺑﺸﻢ ﺁﻗﺎﻳﯽ ﺟﻮﻧﻢ♥

یه حوض گرد قشنگ آبی رنگ وسط حیاط داشتیم که از هر فرصتی استفا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط