آمدم اما نگاهت سرد بود

آمدم اما نگاهت سرد بود
در میان دیدگانت درد بود
تو نبودی انتظار دیدنم
آرزوی چشمهایم مرد بود
آمدم اما توانم رفته بود
این تن رنجیده من خسته بود
آمدم تا پشت درب خانه ات
لیک درب خانه تو بسته بود
آمدم اما صداقت مرده بود
تخم کینه نوش دارو خورده بود
از وفا و مهر هر چه داشتیم
سیل دوری خاطراتم برده بود
آمدم اما تو ناپیدا شدی
در ره نامردی رسوا شدی
بی صفا بودی و کم کردی وفا
در طریق دشمنی بالا شدی
آمدم اما تو رفتی بی وفا
بی وفا، نا مهربان، دیرآشنا
من چه کردم با تو ای روح پلید
من چه کردم با تو ای پر مدعا
آمدم اما غریبه گشته ای
تو پریشان خاطر و سرگشته ای
ای غریبه خاطراتم را بده
تو دگر در خاطرم گم گشته ای

دیدگاه ها (۷)

شده هرگز!دلت مال ِکسی باشدکه#دیگر-نیست؟نگاهت سخت دنبال ِکسی...

می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشهمن باشم و تو باشی یک...

کاش آنروز که عشق تو مرا افسون کردتو هم اندازه ی من واله و شی...

سلام ای چشم بارانی ! پناهم می دهی امشب ؟سوالم را که می دانی ...

(۲part)..... نامه ای به وجودم.. ـــــــــــــــ.... سوالت به...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

part ¹¹ویو ا.توا..واقعا؟.....خودش بود؟... [فلش بک به ۶ سال پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط