خسته ام

خسته ام
خسته از این گونه در عشقی مُردن
زخم خنجر به كمر داشتن و
پژمردن
#شهزاد
دیدگاه ها (۵)

شيشه ي بغض غروب مثل هر بار شكستشبنم ِ عطر خزانبر تن ِ برگ نش...

از پاييز و برگاش رو مگردان از برهنگيش نشو هراسان زيباست سكوت...

ز بغضم ابر مي ريزد به روي چتر باراني من و باران و بغض و ابر...

زخم برداشتم اما نمُردمترک برداشتم اما نشکستمخمیده شدم اما له...

تا زخم مواد را نخورده باشی نمیدونی چی میگه...برای بار چندم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط