Part26
Part26
ات ویو
آریانا رفت و منم فقط گریه میکردم تلاش کردم خودمو برسونم به درخت آما خیلی درد داشتم که یک دفعه یکی بغلم کرد کوک بود حتی کمرمم میسوخت فکر کنم کمرمم زخم شده چون خیلی درد داشت جیغ زدم
ات:جیغغغغغغغغغ
کوک:چقدر بهت گفتم لباس درست بپوش
ات:هق هق هق درد دارم(گریه)
اکوک:الان میرسیم به ماشین صبر کن
کوک تند تند میدویید که بلخره رسیدیم منو گزاشت رو صندلی ماشین
ات:جیغغغغغغغغ
کوک:چرا جیغ میزنی الان برات پانسمان میکنم
ات:نه بغلم کن بغلم کن جیغغغغغغغغغغغ
بغلم کرد
کوک :چرا
ات:پشت هق پاهام هق و کمرم هم هق هق هق درد میکنه هققققق(گریه)
کوک: باشه باشه گریه نکن وایسا برات پانسمان کنم فقط یکم درد داره
ات:باشه (گریه)
کوک داشت پانسمان میکرد هر وقت هم که دستش میخورد به زخمای جیغ میزدم
ات:جیغغغغغعغغغ
جیغغ
جیغغغغ
کوک:خب تموم شد حالا بشین تو ماشین تا بریم
ات:نههههههههههههه
کوک:چرا
ات:من میخوام برم ساحل
ته:آما تو زخمی شدی تازه لباساتو گلیه
دوباره زدم زیر گریه
کوک:باشه باشه گریه نکن میریم
ته :چی میریم حتی لباس هم نداره
گریم شدید تر شد
کوک:من لباس براش آوردم
ته باشه
کوک:خب برو تو ماشین تا بیام کمکت کنم لباس بپوشی
ارین:(حرص زیاددددد)
ات:باشه هق هق
رفتم تو ماشین کوک هم اومد درو بست شیشه ها دودی بود
کوک:خب دستاتو بگیر بالا تا پیراهنتو در بیارم
دستامو گرفتم بالا لباسمو دراورد و فقط با لباس زیر (هم بالا هم پایین🤣)بودم
کوک:آخ آخ اخ آخ چقدر بهت گفتم لباس درست بپوش کمرت و دلتم زخمی شده
کمرم و دلمو هم پانسمان کرد و کمکم کرد یک لباس دیگه بپوشم
کوک:نمیخواد شلوار بپوشی آین بلنده
ات:تو که هیچوقت نمیزاشتی بدون شلوار بگردم بجز خونه
کوک:چون این لباس پایین زانوته اون لباسای فاکی بالای زانوت یا رانت بود
اسلاید دو لباسی که با کوک ست کرده بود
اسلاید سه لباسی که کوک داد بپوشه
شرط پارت بعد
لایک ۹
کامنت۹
ات ویو
آریانا رفت و منم فقط گریه میکردم تلاش کردم خودمو برسونم به درخت آما خیلی درد داشتم که یک دفعه یکی بغلم کرد کوک بود حتی کمرمم میسوخت فکر کنم کمرمم زخم شده چون خیلی درد داشت جیغ زدم
ات:جیغغغغغغغغغ
کوک:چقدر بهت گفتم لباس درست بپوش
ات:هق هق هق درد دارم(گریه)
اکوک:الان میرسیم به ماشین صبر کن
کوک تند تند میدویید که بلخره رسیدیم منو گزاشت رو صندلی ماشین
ات:جیغغغغغغغغ
کوک:چرا جیغ میزنی الان برات پانسمان میکنم
ات:نه بغلم کن بغلم کن جیغغغغغغغغغغغ
بغلم کرد
کوک :چرا
ات:پشت هق پاهام هق و کمرم هم هق هق هق درد میکنه هققققق(گریه)
کوک: باشه باشه گریه نکن وایسا برات پانسمان کنم فقط یکم درد داره
ات:باشه (گریه)
کوک داشت پانسمان میکرد هر وقت هم که دستش میخورد به زخمای جیغ میزدم
ات:جیغغغغغعغغغ
جیغغ
جیغغغغ
کوک:خب تموم شد حالا بشین تو ماشین تا بریم
ات:نههههههههههههه
کوک:چرا
ات:من میخوام برم ساحل
ته:آما تو زخمی شدی تازه لباساتو گلیه
دوباره زدم زیر گریه
کوک:باشه باشه گریه نکن میریم
ته :چی میریم حتی لباس هم نداره
گریم شدید تر شد
کوک:من لباس براش آوردم
ته باشه
کوک:خب برو تو ماشین تا بیام کمکت کنم لباس بپوشی
ارین:(حرص زیاددددد)
ات:باشه هق هق
رفتم تو ماشین کوک هم اومد درو بست شیشه ها دودی بود
کوک:خب دستاتو بگیر بالا تا پیراهنتو در بیارم
دستامو گرفتم بالا لباسمو دراورد و فقط با لباس زیر (هم بالا هم پایین🤣)بودم
کوک:آخ آخ اخ آخ چقدر بهت گفتم لباس درست بپوش کمرت و دلتم زخمی شده
کمرم و دلمو هم پانسمان کرد و کمکم کرد یک لباس دیگه بپوشم
کوک:نمیخواد شلوار بپوشی آین بلنده
ات:تو که هیچوقت نمیزاشتی بدون شلوار بگردم بجز خونه
کوک:چون این لباس پایین زانوته اون لباسای فاکی بالای زانوت یا رانت بود
اسلاید دو لباسی که با کوک ست کرده بود
اسلاید سه لباسی که کوک داد بپوشه
شرط پارت بعد
لایک ۹
کامنت۹
۸.۳k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.