عشق پنهان پارت ۴
#جنی
از اونجا رفتم
ّ_خب خب چی شد
_هی
_عاشق تهیونگ شدی؟
_خلی؟؟؟
_ای ای ای
_نه بخاطر اینکه کای حرس بخوره
_اون نمیخوره
خودمو پرت کردم رو تخت
_جنی باید کای رو فراموش کنی اخه چی داره؟
_کلی چیز که برای تو تکراری شده
_اینطوریه پس برای تو هم میشه
_باشه راستی تو و جیمین با هم چیکاره اید؟
_هیچ کاره
_پس...
_ول کن البته بگم من نمیگم از کای متنفر شو ولی عاشقش نباش
_میترسی بدزدمش؟
_بدزدش راحتم کن
_دیگه زده شدم
_ایول
#تهیونگ
_واقعا چطوری تورو دوست داره؟
_حسودیت شد کای؟
_سوال منو با سوال جواب نده نه نشده
_شدههه
_نه
_البته دخترا حرفم میزنن زیاد دروغ میگن برای حرس در اوردن
_راست میگه
#رزی
یکی از فامیلای جنی اومد بود به جنی وسایلاشو بده
جنی رفت اومد
بعد همش تب میکرد فکر کنم سرما خورده بود
_دختر یه پالتو میپوشیدی
_عادت ندارم همش پالتو بپوشم
_حالا حقت شد
(بچه ها این قسمت باحال نیست دفعه بعد جنی و تهیونگ همو یجا میبینن که جنی......)
از اونجا رفتم
ّ_خب خب چی شد
_هی
_عاشق تهیونگ شدی؟
_خلی؟؟؟
_ای ای ای
_نه بخاطر اینکه کای حرس بخوره
_اون نمیخوره
خودمو پرت کردم رو تخت
_جنی باید کای رو فراموش کنی اخه چی داره؟
_کلی چیز که برای تو تکراری شده
_اینطوریه پس برای تو هم میشه
_باشه راستی تو و جیمین با هم چیکاره اید؟
_هیچ کاره
_پس...
_ول کن البته بگم من نمیگم از کای متنفر شو ولی عاشقش نباش
_میترسی بدزدمش؟
_بدزدش راحتم کن
_دیگه زده شدم
_ایول
#تهیونگ
_واقعا چطوری تورو دوست داره؟
_حسودیت شد کای؟
_سوال منو با سوال جواب نده نه نشده
_شدههه
_نه
_البته دخترا حرفم میزنن زیاد دروغ میگن برای حرس در اوردن
_راست میگه
#رزی
یکی از فامیلای جنی اومد بود به جنی وسایلاشو بده
جنی رفت اومد
بعد همش تب میکرد فکر کنم سرما خورده بود
_دختر یه پالتو میپوشیدی
_عادت ندارم همش پالتو بپوشم
_حالا حقت شد
(بچه ها این قسمت باحال نیست دفعه بعد جنی و تهیونگ همو یجا میبینن که جنی......)
- ۱۷.۴k
- ۰۲ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط