همیشه آخرین سطر
همیشه آخرین سطر
برایش مینوشتم
" روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد "
می نوشتم
" روزی بیا که
هنوز دوستت داشته باشم ،
ڪه هنوز دوستم داشته باشی "
می نوشتم
در نبودنت به تمام ذرات زندڪَی ڪافر شده ام
جز ایمانِ به بازڪَشتِ تو
امروز برایِ شما مینویسم
یقینا آمده است
ولی روزی ڪه من از هراسِ دیوار ها
خانه را ڪه نه
خودم را ترڪ کرده بودم ...
برایش مینوشتم
" روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد "
می نوشتم
" روزی بیا که
هنوز دوستت داشته باشم ،
ڪه هنوز دوستم داشته باشی "
می نوشتم
در نبودنت به تمام ذرات زندڪَی ڪافر شده ام
جز ایمانِ به بازڪَشتِ تو
امروز برایِ شما مینویسم
یقینا آمده است
ولی روزی ڪه من از هراسِ دیوار ها
خانه را ڪه نه
خودم را ترڪ کرده بودم ...
۵.۸k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.