خدایا

خدایـــــــــــــــــا...
مـــن،
نه یعقوبم!
و نه اینجا کنعان است!
پس چگونه بگویم:
" یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور"
نه نوحم!
که به عمر هزاران ساله خوددلخوش باشم!
و بگویم:
" پایان شب سیه سپید است... "
نه ایوبم!
که آنقدرها صبر کنم و به خود نهیب بزنم!
" گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی... "

مـــــــــن انسانم،
ضعیفم،
شکسته ام،
تنهایم...
خدایا به من یک لبخند بزن...
خیـــــــــــــلی دلتنگـــــــــــــــم...!!! 
دیدگاه ها (۶)

اَمّن یجیبُ المُضطّراِذادعاهُ ویَکشِفُ السوءدرین شبهای عزیز ...

امشببا خیالِ تو در این پیراهن هم آغوشم!به خدا نِوِشتم...نسیم...

در ادامهتمام سیگارها که خاکستر شدندشعرهاییکه ناتمام ماندندتو...

هَمه قول موندن میدن ،امّا همه سر قولشون نمیمونن ...تکیه دادن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط