ازدواج با دو خون آشام
ازدواج با دو خون آشام
پارت۱۰
٪مامان بابا ما تصمیم گرفتیم آخر این این هفته ازدواج کنیم.
م سوهو:خوبه پس زود در باید برید خربد عروسی
م سئوجون:درسته
پ سئوجون:هعی پسرامون بزرگ شدن
*یه جوری میگید انگار نوه هاتون بغلتونه
پ سئوجون:اونروزم میرسه.
+خدایا به ساعت شد چرا نمیرن
-نمیدونم منم خسته شدم
پ سئوجون:خب بچه ها ما کم کم میریم
بعد خداحافظی.
+آییی خستمهههه
-من بدتر
*ساعت شیش آماده باشید بریم خرید
-باشه
+هوی سه جین بیا تو اتاقم
-ای باباااا
+مرض
-بله
+هیچی بیا اماده شیم برای خرید ساعت پنجه
-وای راست میگی
۴۵مین بعد
٪دخترااااا بیاید دیر شدد
-اومدیم
.......
بچه ها شرمنده دیر دیر پارت میزارم امتحان دارم دیگه😄😄
پارت۱۰
٪مامان بابا ما تصمیم گرفتیم آخر این این هفته ازدواج کنیم.
م سوهو:خوبه پس زود در باید برید خربد عروسی
م سئوجون:درسته
پ سئوجون:هعی پسرامون بزرگ شدن
*یه جوری میگید انگار نوه هاتون بغلتونه
پ سئوجون:اونروزم میرسه.
+خدایا به ساعت شد چرا نمیرن
-نمیدونم منم خسته شدم
پ سئوجون:خب بچه ها ما کم کم میریم
بعد خداحافظی.
+آییی خستمهههه
-من بدتر
*ساعت شیش آماده باشید بریم خرید
-باشه
+هوی سه جین بیا تو اتاقم
-ای باباااا
+مرض
-بله
+هیچی بیا اماده شیم برای خرید ساعت پنجه
-وای راست میگی
۴۵مین بعد
٪دخترااااا بیاید دیر شدد
-اومدیم
.......
بچه ها شرمنده دیر دیر پارت میزارم امتحان دارم دیگه😄😄
۳.۵k
۱۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.