با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم

...
با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم
با چشم تو ز باده و خمار فارغیم

خانه گرو نهاده و در کوی تو مقیم
دکان خراب کرده و از کار فارغیم

رختی که داشتیم به یغما ببرد عشق
از سود و از زیان و ز بازار فارغیم

دعوی عشق وانگه ناموس و نام و ننگ
ما ننگ را خریده و از عار فارغیم

#مولوی
#گل
#سبزه #گلزار #فارغ #چشم #باده #خمار #خانه #گرو #کوی #مقیم #دکان #خراب #کار #رخت #یغما #عشق #سود #زیان #بازار #دعوی #ناموس #نام #خرید #عار #تابستان #شهریور
#flowers
#flower
دیدگاه ها (۲)

...به تو که میرسم،سکوت می کنمتا زیبایی ات سخن گوید!تا آرامش ...

...هرچند که در کوی تو مسکین و فقیریمرخشنده و بخشنده چو خورشی...

...سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانمرنگ رخساره خبر می‌دهد ا...

...گفته بودی نرگسی از جنس باران بوده ایسرزمین باغ دل را مست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط