پارت 1
ویو ات
با آلارم گوشی از خواب بیدار شدم ساعت ۷ بود برای ۵ مین به تعویق انداختم دوباره خوابیدم
دینگگگگ دینگ دی دی دینگ (ادمینتون خلاقه😂)
که این دفعه با صدای اجوما که آلارم رو خاموش میکرد بلند شدم
اجوما:دخترم پاشو دیرت میشه
* باشه فقط چند دقیقه
اجوما : صبحانه آماده است پایین منتظرتم
*باشه الان میام
شاید خنده دار باشه اما من دارم میرم سر کار دختر بزرگترین مافیا آره من پیش پسر عموم کار میکنم اون ۳ ساله که مهاجرت کرده به آمریکا و یجورایی مدیر اونجا فعلا منم من بخاطر اتفاقی که برای مادرم افتاد که مقصر پدرم بود سعی میکنم خرج زندگیمو خودم در بیارم اما خب مافیا هم هستم البته کل خاندان پارک مافیان
بلندشدم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و یه میکاپ ملایم و لایت کردم لباسم رو پوشیدم و رفتم پایین
& سلام دخترم
* سلام (سرد)
& شب با مستر جئون قرار داریم زودتر برگرد خونه قبل ۷ اونجا باش
* باشه(سرد)
صبحانه رو خوردم سوار ماشین شدم رسیدم شرکت امروز کار زیادی نداشتم و فقط قرار داد داشتم پس یه قهوه سفارش دادم و تا شریکم برسه
۱۵ مین بعد
دستیار ات: خانم رسیدن
* باشه الان میام
فلش بک به بعد جلسه
* اه گندش بزنن یعنی چی که قرار داد بسته نشد من به تهیونگ قول دادم ۳ ساله منتظر این همچین لحظه ای بودم اون لع.نتی باید تقاص کاراشو پس بده
دستیار ات:متاسفم خانم پارک ما همه ی تلاشمون رو کردیم
* اشکال نداره من سعی خودمو میکنم حتی شده از راه دیگه ای وارد میشم
( ساعتو نگاه کردم ساعت ۶ بود پدرم گفت ساعت ۷ اونجا باشم ) باشه من بعد پیگیری میکنم شما هم یه نگاهی به مدارک بنداز شاید چیزی دستگیرت شد
دستیار ات: چشم خانم
* اوکی من دارم میرم بای
دستیار ات: خدانگهدار
چطور بود؟؟
اگه بد بود ادامه ندم
با آلارم گوشی از خواب بیدار شدم ساعت ۷ بود برای ۵ مین به تعویق انداختم دوباره خوابیدم
دینگگگگ دینگ دی دی دینگ (ادمینتون خلاقه😂)
که این دفعه با صدای اجوما که آلارم رو خاموش میکرد بلند شدم
اجوما:دخترم پاشو دیرت میشه
* باشه فقط چند دقیقه
اجوما : صبحانه آماده است پایین منتظرتم
*باشه الان میام
شاید خنده دار باشه اما من دارم میرم سر کار دختر بزرگترین مافیا آره من پیش پسر عموم کار میکنم اون ۳ ساله که مهاجرت کرده به آمریکا و یجورایی مدیر اونجا فعلا منم من بخاطر اتفاقی که برای مادرم افتاد که مقصر پدرم بود سعی میکنم خرج زندگیمو خودم در بیارم اما خب مافیا هم هستم البته کل خاندان پارک مافیان
بلندشدم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و یه میکاپ ملایم و لایت کردم لباسم رو پوشیدم و رفتم پایین
& سلام دخترم
* سلام (سرد)
& شب با مستر جئون قرار داریم زودتر برگرد خونه قبل ۷ اونجا باش
* باشه(سرد)
صبحانه رو خوردم سوار ماشین شدم رسیدم شرکت امروز کار زیادی نداشتم و فقط قرار داد داشتم پس یه قهوه سفارش دادم و تا شریکم برسه
۱۵ مین بعد
دستیار ات: خانم رسیدن
* باشه الان میام
فلش بک به بعد جلسه
* اه گندش بزنن یعنی چی که قرار داد بسته نشد من به تهیونگ قول دادم ۳ ساله منتظر این همچین لحظه ای بودم اون لع.نتی باید تقاص کاراشو پس بده
دستیار ات:متاسفم خانم پارک ما همه ی تلاشمون رو کردیم
* اشکال نداره من سعی خودمو میکنم حتی شده از راه دیگه ای وارد میشم
( ساعتو نگاه کردم ساعت ۶ بود پدرم گفت ساعت ۷ اونجا باشم ) باشه من بعد پیگیری میکنم شما هم یه نگاهی به مدارک بنداز شاید چیزی دستگیرت شد
دستیار ات: چشم خانم
* اوکی من دارم میرم بای
دستیار ات: خدانگهدار
چطور بود؟؟
اگه بد بود ادامه ندم
۳.۹k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.