چه ساده بودم که میپنداشتم شکستن دلی ناگوارترین حادثه ی عا

چه ساده بودم که میپنداشتم شکستن دلی ناگوارترین حادثه ی عالم است ...
امروز که دلم شکست و عالمی تکان نخورد به سادگیه خودم میخندم

دیر زمانی است که
بارانی ام ...

تو کز خاموشی ام

فهمی نداری

چه خواهی فهم کردن

از کلامم؟
دیدگاه ها (۳)

رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریدهتو اگر دستت به آسمانش رسیدچ...

گاهی راه می رویم تا فراموش کنیم چه بر سرمان آمده!اما.....نه ...

سنگی را بر سنگی دگر نهادنه اینکه بخواهد خانه‌ای بسازدنه اینک...

ما را چه به «فکری آزاد» ؟!وقتی پرفروش‌ترین کتاب های ماکتاب‌ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط