صبح و ِطلوع شعر و غزل ، ناشتای تو
صبح و ِطلوع شعر و غزل ، ناشتای تو
یعنی سلام ، زنده شدم با دعای تو
یعنی دوباره...با تو من از خواب می پرم
با موج های ملتهب خنده های تو
حس می کنم که جنبش رگها و قلب من
تنظیم می شوند به آهنگ پای تو
یعنی که رگ رگ تن من شوق می شود
یعنی که تنگ می شود این دل برای تو
یعنی سلام ، زنده شدم با دعای تو
یعنی دوباره...با تو من از خواب می پرم
با موج های ملتهب خنده های تو
حس می کنم که جنبش رگها و قلب من
تنظیم می شوند به آهنگ پای تو
یعنی که رگ رگ تن من شوق می شود
یعنی که تنگ می شود این دل برای تو
۲.۱k
۰۳ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.