من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان

من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان

گردون کجا به فکر سامانِ من بیفتد؟

#شهریار
دیدگاه ها (۰)

و آمدیم که عاشق شویمو درگذریم که رازِ زندگی و مرگِ آدمی، ا...

شاخ خُشکیم به ما سردی عالم چه کند؟ پیش ما برگ و بَری نیست که...

وجودی دارم از مهرت گدازانوجودم رفت و مهرت همچنان هست#سعدی

كس در اين شهر ندارد سر تيمار غريبان

هوای کوی تو از سر نمی رود...

درخت بیچاره فکر کرده بهاره به خاطر هوای گرم‌

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط