زینب ذوالفقاری می گوید:
زینب #ذوالفقاری میگوید:
«هادی هیچوقت نمیگفت در #نجف سختی کشیده است. همیشه جوری برای ما از اوضاعش تعریف میکرد که انگار هیچ مشکلی ندارد. مثلاً یک بار که به خانه آمده بود میپرسید چطور باید ماکارونی درست کنم؟ ما هم یادش میدادیم یکجوری به ما نشان داده بود که آنجا خیلی راحت است. فضا و موقعیتاش را به گونهای توصیف کرده بود که خیال ما از آن راحت بود.
فکر نمیکردیم برای عشق به اهل بیت(ع) جانش را هم بدهد
وقتی فکر هادی اذیتمان میکرد که در تنهایی و شهر غریب دارد زندگی میکند و با او تماس میگرفتیم یکجوری با ما حرف میزد که دلواپسیهایمان را برطرف میکرد و خیالمان آسوده میشد. هیچ وقت به این فکر نمیکردم که هادی یک روز با داعشی رو به رو باشد. اصلا فکر نمیکردم شرایط هادی اینجوری باشد. فکر میکردم هادی چند سال دیگر میآید ایران و ما با یک طلبه با لباس روحانیت مواجه میشویم با همان محاسن و لبخند همیشگیاش. اصلا هیچوقت فکر نمیکردم او را در لباس جنگ ببینم حتی تصورش را هم نمیکردم کسی که همیشه اوضاع درس خواندن و طلبگیاش را در نجف آرام توصیف میکرد برای جنگ با یک داعشی آماده باشد. هادی را با تمام تفاوتهایش یک آدم عادی میدانستم فکر نمیکردم جنگیدن با #داعش دغدغه هادی باشد.
فکر نمیکردم عشق به اهل بیت(ع) تا حد جان دادن برایش مهم باشد.
طلبه شهید #محمد_هادی_ذوالفقاری
#ادامه_دارد . . .
«هادی هیچوقت نمیگفت در #نجف سختی کشیده است. همیشه جوری برای ما از اوضاعش تعریف میکرد که انگار هیچ مشکلی ندارد. مثلاً یک بار که به خانه آمده بود میپرسید چطور باید ماکارونی درست کنم؟ ما هم یادش میدادیم یکجوری به ما نشان داده بود که آنجا خیلی راحت است. فضا و موقعیتاش را به گونهای توصیف کرده بود که خیال ما از آن راحت بود.
فکر نمیکردیم برای عشق به اهل بیت(ع) جانش را هم بدهد
وقتی فکر هادی اذیتمان میکرد که در تنهایی و شهر غریب دارد زندگی میکند و با او تماس میگرفتیم یکجوری با ما حرف میزد که دلواپسیهایمان را برطرف میکرد و خیالمان آسوده میشد. هیچ وقت به این فکر نمیکردم که هادی یک روز با داعشی رو به رو باشد. اصلا فکر نمیکردم شرایط هادی اینجوری باشد. فکر میکردم هادی چند سال دیگر میآید ایران و ما با یک طلبه با لباس روحانیت مواجه میشویم با همان محاسن و لبخند همیشگیاش. اصلا هیچوقت فکر نمیکردم او را در لباس جنگ ببینم حتی تصورش را هم نمیکردم کسی که همیشه اوضاع درس خواندن و طلبگیاش را در نجف آرام توصیف میکرد برای جنگ با یک داعشی آماده باشد. هادی را با تمام تفاوتهایش یک آدم عادی میدانستم فکر نمیکردم جنگیدن با #داعش دغدغه هادی باشد.
فکر نمیکردم عشق به اهل بیت(ع) تا حد جان دادن برایش مهم باشد.
طلبه شهید #محمد_هادی_ذوالفقاری
#ادامه_دارد . . .
۱.۲k
۰۵ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.