برای چندمین بار معجزه و مهربونی خداراو نظاره کردم...
برای چندمین بار معجزه و مهربونی خداراو نظاره کردم...
بعدازظهری بعلت گرمی هوا باموتور ازخونه مادر میرفتم خونه خودم که حواسم پرت مساله ای شد که کنترل ازدستم دررفت موتور ازجاده خارج وبه آب راه کنارجاده افتاد وخوردم زمین و آرنج وپامو...درزمین ساییده شد.نظرخدا نبودپشت سرم چندکامیون وسواری اگر سرعت بالایی داشتن الان مراسم شام غریبانم بود...
درطول ۲۳سالی که موتورسواری درحد حرفه ای میکنم این سومین باره که باموتور خوردم زمین...
هرچه خدا خواست همان میشود🤲🌸🌸
خدای مهربونم بی حدسپاس
#خدای مهربان
#خاصترین
بعدازظهری بعلت گرمی هوا باموتور ازخونه مادر میرفتم خونه خودم که حواسم پرت مساله ای شد که کنترل ازدستم دررفت موتور ازجاده خارج وبه آب راه کنارجاده افتاد وخوردم زمین و آرنج وپامو...درزمین ساییده شد.نظرخدا نبودپشت سرم چندکامیون وسواری اگر سرعت بالایی داشتن الان مراسم شام غریبانم بود...
درطول ۲۳سالی که موتورسواری درحد حرفه ای میکنم این سومین باره که باموتور خوردم زمین...
هرچه خدا خواست همان میشود🤲🌸🌸
خدای مهربونم بی حدسپاس
#خدای مهربان
#خاصترین
۸.۱k
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.