ازبزرگی سوال کردم زندگی خود را برچند اصل استوار کردی گف

ازبزرگی سوال کردم؛ زندگی خود را برچند اصل استوار کردی؟ گفت؛بر چهار اصل..یک، دانستم کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد..بس تلاش کردم..۲، دانستم که خدا مرا میبیند.. بس حیا کردم..۳، دانستم رزق مرا ، دیگری ، نمیخورد،بس آرام شدم..چهار؛دانستم پایان کار مرگ است..بس محیا شدم..یاحق.. (ولی الله مشهدی امینی🙏🙏🙌🙌🌹🌹🌹✌️✌️✌️
دیدگاه ها (۰)

وظیفه حکومت یک کشور به بهشت بردن مردم نیست.. بلکه استفاده در...

#کبوتربازی عشقبازی.. این عشق گریه داره..گهگاهی خنده داره‌‌.....

سه چیز را با احتیاط بردار؛قدم،قلم،قسم..سه چیز را پاک نگهدار؛...

🔴 حکایت دو مداد سیاهاز دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد...

P¹⁸**ویو تینا**ساعت پنج صبح، صدای زنگ ساعت با لحنی ملایم، هر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط