چشمِ من در مسجدِ چشمش نمازی کردُ رفت
چشمِ من در مسجدِ چشمش نمازی کردُ رفت
بوسه اَم روی لبش رازُ نیازی کردُ رفت
باز هم دیشب بخوابم آمدُ با شیطنت
بازُوانم را گرفتُ گاز گازی کردُ رفت
من هنرمندی ندیدم این همه بی عاطفه
با صدای هِقْ هِقَم آهنگ سازی کردُ رفت
توی دنیای حقیقی عاشقش بودم ولی
پُشت کردُ رو بِ دنیای مجازی کردُ رفت
چون کِ تنها بودُ خیلی حوصلش سَر رفته بود
آمدُ با زندگی اَم خاله بازی کردُ رفت
او برای خستگی دَر کردنش آمد فقط
بین آغوشم دو ساعت خوابِ نازی کردُ رفت
در هوای اَبریُ بارانیِ چشمان من
هِی پریدُ هِی پریدُ چتر بازی کردُ رفت
بوسه اَم روی لبش رازُ نیازی کردُ رفت
باز هم دیشب بخوابم آمدُ با شیطنت
بازُوانم را گرفتُ گاز گازی کردُ رفت
من هنرمندی ندیدم این همه بی عاطفه
با صدای هِقْ هِقَم آهنگ سازی کردُ رفت
توی دنیای حقیقی عاشقش بودم ولی
پُشت کردُ رو بِ دنیای مجازی کردُ رفت
چون کِ تنها بودُ خیلی حوصلش سَر رفته بود
آمدُ با زندگی اَم خاله بازی کردُ رفت
او برای خستگی دَر کردنش آمد فقط
بین آغوشم دو ساعت خوابِ نازی کردُ رفت
در هوای اَبریُ بارانیِ چشمان من
هِی پریدُ هِی پریدُ چتر بازی کردُ رفت
۱۴۸.۱k
۰۳ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.