پارت ۴
بعد از اینکه کامل آماده شدم به ساعت نگاه کردم ساعت ۸ونیم بود.
چون از خونه تا بار یکم فاصله بود پس راه افتادم .
رسیدم به بار و رفتم داخل پر بود از بوی الکل و سیگار .
رفتم جلوتر و نشستم و منتظر بابام موندم .
گارسون اومدو گفتم نوشیدنی بیاره .
بعد چند مین دیدم بابام اومد ، اومد و نشست کنارم .
= سلام ( خیلی سرد)
+ سلام
+ پس کی میاد
= اَلاناس که بیاد
+ راستی اسمش چیه
= جونگ کوک ، جئون جونگ کوک
+ اووووووو ( توی دلم )چه اسمه کراشییییی😆)
= هویی
+.....
= فقط اومد آبرو ریزی نمیکنی ها
+ مگه بچم؟
= گفتم که حواست باشه
+...
توی خودم بودمو داشتم نوشیدنی میخوردم که دیدم یه نفر اومد سره میزه ما ، بابام بلند شدو باهاش دست داد منم بلند شدم
_ سلام لیدی
+ سلام
_ خودتونو معرفی نمیکنین
+ اوه بله ، من ا.ت هستم ، کیم ا.ت ( دوستان فامیلی ا.ت کیم هستش)
_ خوشبختم
+ همچنین
بعد نشستیم .
اگه بخوام روراست باشم پسره جذابیه امت زیاد ازش خوشم نیومد.
بعد از کلی حرف زدنو نوشیدنی خوردن موقعه قمار شد.
_ خب آقای کیم
_ اگه شما قمار رو ببرین نصفه دارایی هام برای شماس و اگه من ببرم کاری که میگم رو باید بکنین قبوله؟
= قبوله ، شروع کنیم
ا.ت ویو
بازی رو شروع کردن و بعد از ساعت ها جونگ کوک برد.
_ نیشخند
= عصبی😡😡😡
_ خب آقا کیم الکس قرار شد هرکاری که بگم رو بکنین
= بگو چی میخوای
_ دخترت😈
= چی!
+ چی ، این امکان نداره نه بابا لطفا من نمیخوام بیام
= باش اشکالی نداره میتونی این هرزه رو ببریش مشکلی نداره ( خیلی ریلکس)
+ چی ( با بغض )
+ بابا تو واقعا الان منو به این هرزه هه فروختی 🥺
( که یهو یه سوزشی رو روی صورتم حس کردم ، اون بابام بود)
= درست حرف بزننننننننن( باداد )
+ اصلا ازت انتظار نداشتم 😭
چون خیلی محکم زده بود از گوشه لبم داشت خون میومد ، گوشه لبمو با دستم پاک کردمو همینطور به خونی که روی دستم بود داشتم نگاه میکردم ، چقدر من بدبخت بودم ، 😭😭😭 مامانم جلوی چشمام مُرد ، بهترین کسی که دوسش داشتم بهم خیانت کرده بود ، بابام فقط کُتکم میزد ، همیشه فقط تحقیر میشدم ، اینم از الان بس نبود؟؟؟؟😭😭😭😭😭 خدایا بس نبودددد )
+ ازت متنفرمممم ( با دادو گریه)
+ از همتون متنفرمممممممم( گریه خیلی شدید )
_ هی بیا بریم
+ ولم کنننن( با داد )
خیلی سریع از بار زدم بیرون ، همینطوری داشتم میدوییدم ، اینقدر دوییدم که از اونجا دور شدم.
همینطوری داشتم گریه میکردم که یه دیدم توی یه کوچه خیلی خلوتو تاریکم ، یهو حس کردم یکی پشته سرمه ، پشتمو نگاه کردم که دیدم همون جونگ کوک عوضیه ( هوووووی حرف دهنتو بفهمااا)
_ به به ا.ت خانوم کجا میرفتی ( با نیشخند )
+ تو رو خدا ولم کن ( با گریه )
_ کجا ولت کنم من هنوز پیدات کردم
که دیدم.....
خماریییی😈😂
تموم شد پارت بعدی رو بعدا میزارم
لایککککککککککک
کامنتتتتتتتتتت
یادتون نرههههه😘😘🥰
چون از خونه تا بار یکم فاصله بود پس راه افتادم .
رسیدم به بار و رفتم داخل پر بود از بوی الکل و سیگار .
رفتم جلوتر و نشستم و منتظر بابام موندم .
گارسون اومدو گفتم نوشیدنی بیاره .
بعد چند مین دیدم بابام اومد ، اومد و نشست کنارم .
= سلام ( خیلی سرد)
+ سلام
+ پس کی میاد
= اَلاناس که بیاد
+ راستی اسمش چیه
= جونگ کوک ، جئون جونگ کوک
+ اووووووو ( توی دلم )چه اسمه کراشییییی😆)
= هویی
+.....
= فقط اومد آبرو ریزی نمیکنی ها
+ مگه بچم؟
= گفتم که حواست باشه
+...
توی خودم بودمو داشتم نوشیدنی میخوردم که دیدم یه نفر اومد سره میزه ما ، بابام بلند شدو باهاش دست داد منم بلند شدم
_ سلام لیدی
+ سلام
_ خودتونو معرفی نمیکنین
+ اوه بله ، من ا.ت هستم ، کیم ا.ت ( دوستان فامیلی ا.ت کیم هستش)
_ خوشبختم
+ همچنین
بعد نشستیم .
اگه بخوام روراست باشم پسره جذابیه امت زیاد ازش خوشم نیومد.
بعد از کلی حرف زدنو نوشیدنی خوردن موقعه قمار شد.
_ خب آقای کیم
_ اگه شما قمار رو ببرین نصفه دارایی هام برای شماس و اگه من ببرم کاری که میگم رو باید بکنین قبوله؟
= قبوله ، شروع کنیم
ا.ت ویو
بازی رو شروع کردن و بعد از ساعت ها جونگ کوک برد.
_ نیشخند
= عصبی😡😡😡
_ خب آقا کیم الکس قرار شد هرکاری که بگم رو بکنین
= بگو چی میخوای
_ دخترت😈
= چی!
+ چی ، این امکان نداره نه بابا لطفا من نمیخوام بیام
= باش اشکالی نداره میتونی این هرزه رو ببریش مشکلی نداره ( خیلی ریلکس)
+ چی ( با بغض )
+ بابا تو واقعا الان منو به این هرزه هه فروختی 🥺
( که یهو یه سوزشی رو روی صورتم حس کردم ، اون بابام بود)
= درست حرف بزننننننننن( باداد )
+ اصلا ازت انتظار نداشتم 😭
چون خیلی محکم زده بود از گوشه لبم داشت خون میومد ، گوشه لبمو با دستم پاک کردمو همینطور به خونی که روی دستم بود داشتم نگاه میکردم ، چقدر من بدبخت بودم ، 😭😭😭 مامانم جلوی چشمام مُرد ، بهترین کسی که دوسش داشتم بهم خیانت کرده بود ، بابام فقط کُتکم میزد ، همیشه فقط تحقیر میشدم ، اینم از الان بس نبود؟؟؟؟😭😭😭😭😭 خدایا بس نبودددد )
+ ازت متنفرمممم ( با دادو گریه)
+ از همتون متنفرمممممممم( گریه خیلی شدید )
_ هی بیا بریم
+ ولم کنننن( با داد )
خیلی سریع از بار زدم بیرون ، همینطوری داشتم میدوییدم ، اینقدر دوییدم که از اونجا دور شدم.
همینطوری داشتم گریه میکردم که یه دیدم توی یه کوچه خیلی خلوتو تاریکم ، یهو حس کردم یکی پشته سرمه ، پشتمو نگاه کردم که دیدم همون جونگ کوک عوضیه ( هوووووی حرف دهنتو بفهمااا)
_ به به ا.ت خانوم کجا میرفتی ( با نیشخند )
+ تو رو خدا ولم کن ( با گریه )
_ کجا ولت کنم من هنوز پیدات کردم
که دیدم.....
خماریییی😈😂
تموم شد پارت بعدی رو بعدا میزارم
لایککککککککککک
کامنتتتتتتتتتت
یادتون نرههههه😘😘🥰
۳.۶k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.