AGNES
#AGNES
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
آسمان ها را بنگر. مملو از دروغ.. در جامه ای مبدل
O, creator, so long we have fallen to our knees
آه، ای خالق، طولانی زمانیست که بر زانوهامان نشسته ایم
So long we have murdered our honor, while protecting thine
زمانی دراز عزتمان را کشته ایم درحالیکه عزت تورا حفظ کرده ایم
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
آسمان ها را بنگر. مملو از دروغ... در جامه ای مبدل
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
And we, warriors moulded in the blood of his vanity
و ما، مبارزانی در کالبد خون پوچی او
The silent, loyal shepard who tends my light is dead... in me
سکوت، راهبری بالامقام که نور مرا هدایت میکند، درون من مرده است
So let the night take thee in her arms,
پس بگذار شب تورا به دستانش برساند
And dry these tears into her embrace
و این اشک ها را به آغوشش خشک کند
It's the end of pretending and defending...
این پایان تظاهر است
God's holy light
نور مقدس الهی..
El-shaddai, we serve thee, henceforth... no more
ال-شدای ما از این پس مقابلت سر خم نمیکنم
Show me heaven, show me guilt... embrace the pain
بهشت را نمایان کن.. گناه را نشانم بده..
درد را به آغوش بکش
We must suffer to realize, we must despair again and again
ما باید رنج بکشیم تا درک کنیم، باید دوباره و دوباره در اندوه فرو رویم
No longer our knees we shall bend, no longer fold our frozen hands
بیش از این زانو هایمان را خم نمیکنیم
بیش از این دستان یخ زده مان را نمیبندیم
We long for the darkness, our flames still burn for mother night...
آرزوی تاریکی داریم، شعله هامان هنوز برای شب می سوزند
Behold us now, as we cry, soon to die... to rise again
اکنون مارا بنگر. مارا که می گرییم. تا به زودی بمیریم.. تا دوباره متولد شویم...
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
آسمان ها را بنگر.. مملو از دروغ ها.. پنهان در جامه ای مبدل
Behold the skies, they're full of lies... hear our cries
آسمان ها را بنگر.. مملو از دروغ ها.. پنهان در جامه ای مبدل
I have seen us bathing in blood to defend his very glory
من دیده ام حمامی از خون را برای دفاع از پیروزی والایش
I have seen us kneel and praise for nothing...
دیده ام که چگونه برای پوچی زانو زده و تحسینش کردیم
I have seen him dying in our eyes
من او را دیده ام که مقابل چشمانمان از بین رفت...
I have realized that he owes us his life
من فهمیده ام که او زندگیاش را مدیون ماست!
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
آسمان ها را بنگر. مملو از دروغ.. در جامه ای مبدل
O, creator, so long we have fallen to our knees
آه، ای خالق، طولانی زمانیست که بر زانوهامان نشسته ایم
So long we have murdered our honor, while protecting thine
زمانی دراز عزتمان را کشته ایم درحالیکه عزت تورا حفظ کرده ایم
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
آسمان ها را بنگر. مملو از دروغ... در جامه ای مبدل
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
And we, warriors moulded in the blood of his vanity
و ما، مبارزانی در کالبد خون پوچی او
The silent, loyal shepard who tends my light is dead... in me
سکوت، راهبری بالامقام که نور مرا هدایت میکند، درون من مرده است
So let the night take thee in her arms,
پس بگذار شب تورا به دستانش برساند
And dry these tears into her embrace
و این اشک ها را به آغوشش خشک کند
It's the end of pretending and defending...
این پایان تظاهر است
God's holy light
نور مقدس الهی..
El-shaddai, we serve thee, henceforth... no more
ال-شدای ما از این پس مقابلت سر خم نمیکنم
Show me heaven, show me guilt... embrace the pain
بهشت را نمایان کن.. گناه را نشانم بده..
درد را به آغوش بکش
We must suffer to realize, we must despair again and again
ما باید رنج بکشیم تا درک کنیم، باید دوباره و دوباره در اندوه فرو رویم
No longer our knees we shall bend, no longer fold our frozen hands
بیش از این زانو هایمان را خم نمیکنیم
بیش از این دستان یخ زده مان را نمیبندیم
We long for the darkness, our flames still burn for mother night...
آرزوی تاریکی داریم، شعله هامان هنوز برای شب می سوزند
Behold us now, as we cry, soon to die... to rise again
اکنون مارا بنگر. مارا که می گرییم. تا به زودی بمیریم.. تا دوباره متولد شویم...
Behold the skies, they're full of lies... in disguise
آسمان ها را بنگر.. مملو از دروغ ها.. پنهان در جامه ای مبدل
Behold the skies, they're full of lies... hear our cries
آسمان ها را بنگر.. مملو از دروغ ها.. پنهان در جامه ای مبدل
I have seen us bathing in blood to defend his very glory
من دیده ام حمامی از خون را برای دفاع از پیروزی والایش
I have seen us kneel and praise for nothing...
دیده ام که چگونه برای پوچی زانو زده و تحسینش کردیم
I have seen him dying in our eyes
من او را دیده ام که مقابل چشمانمان از بین رفت...
I have realized that he owes us his life
من فهمیده ام که او زندگیاش را مدیون ماست!
۲.۶k
۰۵ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.