چادر سیاه خسته ی خاورمیانه ام...
چادر سیاه خسته ی خاورمیانه ام...
افتاده است نعش زمین، روی شانه ام
دارم به درد میکشم این بار غصه را
بر روی دست های ظریف زنانه ام
در من صدای خواندن شعری ست توی بغض
تا مرز گریه، منتظر یک بهانه ام.....
افتاده است سایه ی دیوار درحیاط
تنها به آفتاب سرِ بام قانعم!!
من را بغل بگیر عزیزم که سال هاست
محتاج لحظه های خوش عاشقانه ام....
#فاطمه_اختصاری
@dastkhatcafe
افتاده است نعش زمین، روی شانه ام
دارم به درد میکشم این بار غصه را
بر روی دست های ظریف زنانه ام
در من صدای خواندن شعری ست توی بغض
تا مرز گریه، منتظر یک بهانه ام.....
افتاده است سایه ی دیوار درحیاط
تنها به آفتاب سرِ بام قانعم!!
من را بغل بگیر عزیزم که سال هاست
محتاج لحظه های خوش عاشقانه ام....
#فاطمه_اختصاری
@dastkhatcafe
۲.۲k
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.