ساده دلانه گمان میکردم

ساده دلانه گمان میکردم
تو را در پشت سر رها خواهم کرد
در چمدانی که باز کردم، تو بودی
هر پیراهنی که پوشیدم
عطرِ تو را با خود داشت
و تمام روزنامه های جهان
عکس تو را چاپ کرده بودند
به تماشای هر نمایشی رفتم
تو را در صندلی کنار خود دیدم
هر عطری که خریدم،
تو مالک آن شدی
پس کی؟
بگو کی از حضور تو رها میشوم
مسافر همیشه همسفر من ...


#نزار_قبانی
@dastkhatcafe
دیدگاه ها (۱)

بردگی عاطفی یعنی نادیده گرفتن عواطف و ارزش‌های خود، یعنی برا...

‍ چادر سیاه خسته ی خاورمیانه ام...افتاده است نعش زمین، روی ش...

الغوثِ مرا قوسِ لب ات آتش زدایمانِ مرا که مثل بیدی در باددر ...

😔مرایاد کن. درهر"الغوث"که میگویی، شاید به حق"یارب"گفتنت "خلص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط