و یک روز فهمیدیم
و یک روز فهمیدیم
«عزیزم» نام کوچک
هیچکداممان نیست
و شام خوردن زیرِ
نور شمع چشمهایمان
را کم سو میکند
سقف بهانهی مشترکی بود
که باید از هم میگرفتیم
و تاریکیِ موّاجِ خانه را
به دو نیم میکردیم
تاریکی از دیوارهای شیشهای
نشت کرده بود و ما
دو حبابِ کنار هم بودیم
که میترسیدیم هنگام
یکی شدن نبینیم
کداممان نابود میشود ...
#لیلا_کردبچه
«عزیزم» نام کوچک
هیچکداممان نیست
و شام خوردن زیرِ
نور شمع چشمهایمان
را کم سو میکند
سقف بهانهی مشترکی بود
که باید از هم میگرفتیم
و تاریکیِ موّاجِ خانه را
به دو نیم میکردیم
تاریکی از دیوارهای شیشهای
نشت کرده بود و ما
دو حبابِ کنار هم بودیم
که میترسیدیم هنگام
یکی شدن نبینیم
کداممان نابود میشود ...
#لیلا_کردبچه
- ۱۴.۱k
- ۱۷ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط