پاییز ای مسافر خاک آلوده

پاییز ای مسافر خاک آلوده
در دامنت چه چیز نهان داری
جز برگ‌های مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری ...
دیدگاه ها (۰)

بعضى صداها راكه آدم می شنوددوست داردبرايش پس بيفتدصدايی كه ا...

""وقت رفتن کاش در چشم نمی غلتید اشک آخرین تصویر او در چشم ها...

و یک‌ روز فهمیدیم«عزیزم» نام کوچکهیچ‌کداممان نیستو شام خوردن...

آدما بخاطر ناراحت شدن نمیرنمیرن چون فهمیده نشدن ...

...خدایا شکرت؛ برای بارانی که فرستادیبرای این قطره های بهشتی...

اگر پاییز نبود میانه هیچ لیلی ،مجنونی اتفاق شاعرانه ای نمی ا...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط