به حرمت

به حرمت
نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه ...
نمک را بگذار برای من !
میخواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند ...
دیدگاه ها (۴)

مستم..بی جام..بی باده.. شراب..سرمستم و لبریز از تو..چو چشمه ...

دهانم پر است از دوستت دارم هاو گوش هایت پر از نشنیدن هامن ام...

بـہ دُنیــا آمَدیـم گُفتن خوش قَـدم باد اَمّــا ما کُــجا خو...

موبایل ڪه آمد؛دیدن را به صدا فروختیم!تلگرام ڪه آمدصدا را به ...

یک روز چشمانم را باز می‌کنم می‌بینم که تو دیگر نیستی عزیزت...

کاش می‌شدذره‌ای از قلبِ مهربان تو رازنجیر کنم و به گردنم بیا...

«جای کوچکی در قلبت برایم بگذار؛ جایی که شاید هیچ‌کس جز من سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط