میگفت اگ همینطوری ادامه پیدا کنه دیوونه میشیم

میگفت اگ همینطوری ادامه پیدا کنه دیوونه میشیم
لیوان چایی داغ رو دادم دستش و گفتم ببین اینا مارو نمیبینن،کار از دیوونگی گذشته نکنه مُردیم حواسمون نیست؟!
دیدگاه ها (۱)

وقتی احساساتتو با کلی ذوق بروز میدی و آدما با بی توجهیشون س...

ﻭ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪﺗﻔﮑﺮ ﻭﺍ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ ﯾ...

من جنگیدم واسه اینکه چیزی رو که ممکن نیست ممکن کنم. شد ولی م...

ساعت‌ها زیرِ بارون ایستادم و به دونه هایِ بارون نگاه کردموقت...

پارت هفتم رمان عشق اجباری

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁹چند روزی گذشته بود.... همه درگیر پیدا کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط