پارت نغمه خاموشی

پارت ۱ نغمه خاموشی

( ا.ت ویو )

از خواب که بلند شدم توی دلم گفتم وای امروز قراره خیلی بهم خوش یگذره چون فارغ تحصیل میشم شبش هم با دوستام میرم گردش و مهمونی( ا.ت توی ایتالیا زندگی میکنه بعد فارغ تحصیل با پرواز صبح به کره میره برای شغلی که پیدا کرده )از روی تخت اومدم پایین به سمت دسشویی حرکت کردم کارای مربوطه رو انجام دادم اومدم بیرون لباسامو عوض کردم رفتم از راه پله پایین به سمت آشپزخونه حرکت کردم مادرم دیدم که داره صبحونه حاظر میکنه بهش سلام کردم( علامت ا.ت* )( علامت مادر+)

* سلام مامان

+ سلام دختر باهوش من خوشحالم که بلخره بزرگ شدی ولی به چشم من هنوز بچه ای🥹

* مامان دلم برات تنگ میشه

+منم دلم برات تنگ میشه دخترم ( مامان ا.ت زد زبر گریه چون ا.ت دیگه خیلی به ایتالیا نمیاد)

* مامان گربه نکن مگرنه منم گریم میگیره

+ باشه دخترم فعلا بیا صبحونه بخور راستی پدرت گفت امشب حتما میاد خونه و تا موقعی که تو بری کره همراهیت میکنه گفت که میخوام توی این چند روز باهم دیگه باشیم به جاهای مختلف بریم( پدر ا.ت کارمند نمیتونه خیلی وقت ها به خونه بیاد حداقل شاید هر ۴ماه بتونه بیاد خونه)

*مرسی مامان با این خبر خوشحالم کردی

+ باش دخترم فعلا سریع سریع بخور برو آماده شو که داره دیرت میشه

ا.ت که صبحونه رو خورد سریع حاظر شد که بره جشن فارغ تحصیل( با لباس فارغ تحصیل رفت) ی مدل مو خوشگل زد آرایش کرد و در آخر عطر زد به سمت در رفت که بره مادرش ازش خداحافظی کرد ا.ت سوار اسنپ شد به سمت دانشگاه راه افتاد


خوب بچها فردا پارت دو رو میزارم
دیدگاه ها (۸)

جونکوکی

پارت دو نغمه خاموشی تو راه دانشگاه بودم داشتم فکر میکردم ابن...

خودم عکس گرفتم

دقیقا

p1ساعت نزدیک ۲نصف شب بود و هنوز تهیونگ خونه نیومده بود خیلی ...

⁶⁴ا/ت با احساس سنگینی پلک‌هایم به آرامی باز کردم و از خواب ب...

پارت ۷ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط