صبح می خندد و

صبـح می خندد و
باغ از نفس بارش ابر
می گشاید مژه و
می شکند مستی خواب ...

#خاکیان_خدایی
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
دیدگاه ها (۲)

موقع اعزام رفقاش پشت سرش آب میپاچیدن و هی میگفتن بیا برگرد س...

بیایید امروز گناه نکنیمنگــــاه مےبُرم از گنـــــاه فقط به ع...

وقتی #حسین در صحنہ است،اگر در صحنہ نیستے؛هر جا مے خواهے باش!...

ای #شهیدهوای دلم ابری است...موج دلم را روی امواج عاشقی تنظیم...

فقط کنار تو..!

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط