چه جمعه ها که یک به یک

چه جمعه ها که یک به یک


غروب شد ؛

نیامدی.....

چه بغضها که در گلو

رسوب شد،

نیامدی...

خلیل آتشین سخن ،

تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره

سنگ و چوب شد ؛

نیامدی

برای ما که خسته ایم

و دل شکسته ایم نه

ولی برای عده ایی

چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را

به انتظار جمعه ام

دوبار صبح ، ظهر نه

غروب شد نیامدی


اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
دیدگاه ها (۱)

خوشبختی گاهی ، آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمی...

آدمی که یکبار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیما...

من اگه خدا بودم، همه چیز را مساوی بین بندگانم تقسیم می‌کردم....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط