فیک ته

فیک ته
( بچه ها پسر سانا کوک الان ۷ سالشه)

ویو ادمین
سانا کوک و ات و ته رفتن خونه مشترکه

سانا: من میرم حموم
کوک: منم میام
سانا: نه
ته : منم میام
سانا چشماش گرد شد
ته: منحرف منظورم با ات بود
سانا: اها
ته: اها
ات: سانا برو حموم
سانا: باشه ات

ات: ته بیا ما هم بریم حموم
رفتن

کوک: اوف منو تو موندیم هیون سوک
هیون سوک: اره
هیون سوک: بابا تو با ماما قهری
کوک: من باهاش قهر نیستم اون باهام قهره
هیون سوک: خب بیا یه نقشه بکشیم
کوک: ایول بشه باباشه
هیون سوک: حیحی
کوک: خب بگو نقشه چیه

هیون سوک: خب تو به یه بهانه ای میرید پیش مامان تو حموم بعد مامان با غر غراش روانیت میکنه بعدش تو ازش معذرت خواهی میکنی
کوک: تو از کجا میدونی من باید معذرت خواهی کنم
هیون سوک :چون تو همیشه اشتباه میکنی
کوک: تو هم اینو فهمیدی
هیون سوک: اوهوم
کوک تو از کجا میدونی دعوا سر چی بوده از کجا این چیزا رو میدونه
هیون: یک اینه که عمو ته با خاله ات الان پیش همن دو چون مامان نزاشت باهاش بری حموم سه از تو فیلما و چیزی که تو توضیح دادی
کوک: اها
هیون: اره
(هیون سوک رو با هیون نشون میدم )
کوک: اوکی پس من برم
هیون: برو منم غذا بخورم
( حاجی ولی من ۷ سالم بود فک میکردم بانک کشاورزی فقط مال کشاورزاس حالا این می دونه این چیزا چیه دیگه خدا رحم کنه)

ویو ات
با ته بعد از مدت ها رفتم حموم دلم براش تنگ شده
ات: میشه قول بدی دیگه نری
ته: قول میدم
ات: دلم خیلی برات تنگ شده بود
ته :من خیلی بیشتر
ته:😈
ات : باشه
ته: یس

( بیشعورا اینجا رو میزارم برا ذهن بهشتی خودتون)

خماری
یاح یاح یاح
یاح یاح یاح
یاح یاح یاح
🤣🤣😂🤣
شرطا💌💟
۳ لایک
۱ کام
خیلی بیشعورید خیلی کم بهتون شرط میدم
از این به بعد بیشتر میشه